برفپاککن وسیلهای است که از آن برای پاک کردن باران، برف، یخ و سایر ذرات از روی شیشه جلوی یک خودرو استفاده میشود تا راننده خودرو بتواند بهتر فضای جلوی خود را ببیند. تقریبا در تمامی وسایل نقلیه موتوری مانند خودروها، کامیونها، اتوبوسها، لوکوموتیوهای قطار و شناورهای آبی که دارای کابین هستند - و در برخی از هواپیماها - یک یا چند مورد از این برفپاککنها وجود دارد و معمولا به عنوان یکی از الزامات قانونی برای آنها به حساب میآید.
بیشتر بخوانید: تکنولوژی برف پاک کن های تریکو (TRICO)
برفپاککن به طور معمول دارای یک بازوی فلزی است؛ یک سر آن به عنوان مفصل عمل نموده و سر دیگر آن دارای یک تیغهی لاستیکی بلند است که به آن چسبیده است. یک موتور این بازو را به حرکت در میآورد. این موتور عموما یک موتور الکتریکی است، اما در برخی از خودروها از موتورهای نیوماتیکی (بادی) هم استفاده میشود. تیغه بر روی شیشه وسیله نقلیه به بالا و پایین میرود و هرگونه آب، قطرات و سایر موانعی که باعث ممانعت از دید راننده میشوند را از روی سطح جمعآوری مینماید. در وسایل نقلیهای که پس از سال 1969 تولید شدهاند، سرعت این موتور قابل تنظیم است. معمولا چندین سرعت پیوسته و یک یا چند حالت متناوب نیز برای این برفپاککنها در نظر گرفته شده است. در بیشتر خودروهای شخصی از دو بازوی سنکرون از نوع شعاعی استفاده میشود و این در حالی است که در خودروهای تجاری، از یک یا چند بازوی برقرسان استفاده شده است.
در بعضی از خودروها از یک سیستم شستشوی برفپاککن نیز استفاده شده تا کارکرد برفپاککن(ها) در خشککردن یا برای شرایط یخزدگی بهتر شود. در این نوع سیستم، چندین نازل در محلهای مناسب تعبیه شده است که آب یا یک سیال شستشوی ضدیخ را بر روی شیشه میپاشد. در صورتی که از این سیستم به همراه تیغههای برفپاککن استفاده شود، هرگونه کثیفی یا گرد و خاک از روی شیشه پاک میشود. همچنین زمانی که از سیال ضدیخ هم استفاده شود، برفپاککن میتواند برف یا یخ را از روی شیشه پاک کند. در برخی از خودروها نیز برای شرایط زمستانی، یک سری گرمکن اضافی در پنجرهها یا یک مجموعه سیمهای گرمکن بر روی شیشه تعبیه شده است؛ این سیستمهای ضد برفک باعث میشوند تا برف یا یخ بر روی شیشه ننشیند. هر چند کمتر معمول است، اما در بعضی از موارد هم یک سری برفپاککن کوچک بر روی شیشهی چراغهای جلو تعبیه میشود تا تضمین شود که این چراغها به صورت بهینه کار خواهند کرد.
بیشتر بخوانید: تکامل تیغه های برف پاک کن بوش (BOSCH)
یکی از اولین اجداد برفپاککنهای شیشه توسط جورج کپول در هارتفورد کانکتیکات در 6 آگوست سال 1896 به ثبت رسیده است. اختراع او یک برفپاککن اتوماتیک و موتوردار برای “خودروها، لوکوموتیوها و وسایل نقلیهی زمینی مشابه با آنها “ بوده است. یکی دیگر از مدلهای برفپاککن هم توسط پیانیست لهستانی، جوزف هافمن اختراع شده است. در نهایت، میلز میونیشنز، در بیرمنگهام کسی است که ادعا شده است که اولین پتنت را در زمینه برفپاککن در انگلستان به ثبت رسانده است. تقریبا هر سه مخترع صاحب پتنت در زمینه اختراع برفپاککن، تجهیزات اختراعشده خود را در یک زمان و در سال 1903 به ثبت رساندهاند. این سه شخص عبارتند از: مری اندرسون، رابرت داگلاس و جان آپجان. در آوریل سال 1911 نیز، پتنتی برای برفپاککن توسط اسلوان و لوید بارنرز به ثبت رسید که در لیورپول انگلستان برای گلدستون آدامز در خلیج وایتلی کار میکردند.
مخترع آمریکایی، مری اندرسون برای اختراع اولین برفپاککن در سال 1903 به شهرت رسید. او در پتنت خود، اختراع خود را “دستگاه پاککنندهی شیشه” برای خودروهای برقی و سایر وسایل نقلیه نام نهاده بود. دستگاه او به وسیله یک اهرم از درون خودرو به حرکت در میآمد. نسخه برفپاککن او شبیه به همان چیزی است که در مدلهای قدیمی خودرو دیده میشود. اندرسون یک مدل از اختراع خود را تولید نمود و سپس در تاریخ 18 ژوئن سال 1903 آن را به ثبت رساند. سپس اختراع او توسط اداره ثبت اختراعات در تاریخ 10 نوامبر سال 1903 منتشر شد. یک دستگاه مشابه با اختراع اندرسون، سه ماه پیش از ثبت اختراع او، توسط رابرت داگلاس در تاریخ 12 مارس سال 1903 و با عنوان “پاککننده پنجره کابین لوکوموتیو” به ثبت رسیده بود.
طراحی پاککننده شیشه از اندرسون در سال 1903
مخترع متولد فنلاند، جیمز هنری آپجان (1845-1914) نیز دستگاهی را با عنوان “دستگاهی برای پاککردن پنجرههای واگن، خودروهای موتوری و دیگر اقلام” به ثبت رسانید. در دستگاه اختراعشده توسط او میشد از برس یا برفپاککن استفاده نمود و هم با موتور و هم به صورت دستی به حرکت در میآمد. این برسها یا برفپاککنها هم به صورت بالا و پایینی و هم به صورت یک جهتی بر روی یک پنجرهی عمودی استفاده میشد. اختراع آپجان در انگلستان در تاریخ 9 اکتبر سال 1903 به ثبت رسید.
پاککننده پنجره کابین لوکوموتیو؛ داگلاس سال 1903
جان اویشی (1886-1968) شرکت سه قارهای خود را در سال 1917 بنیان نهاد. شرکت او اولین برفپاککن، با نام پاککنندهی باران را معرفی نمود. از این وسیله در خودروهای آن زمان که شیشهی آنها شیار داشت و دو تکه بود، استفاده شد. امروز هم محصولات تریکو یکی از بزرگترین تولیدکنندگان برفپاککن در کل جهان به حساب میآید. بوش نیز یک کارخانه تولید برفپاککن در نینن در بلژیک دارد که روزانه تعداد 350000 تیغهی برفپاککن تولید مینماید. اولین بازوی برقی خودکار برای برفپاککن نیز در سال 1917 توسط شارلوت بریجوود به ثبت رسید.
مخترع، ویلیام فولبرث و برادر او فرد، در سال 1919 درخواست ثبت یک دستگاه برفپاککن اتوماتیک را دادند و این پتنت را در سال 1922 به نام خود ثبت کردند. این اختراع، اولین مکانیزم اتوماتیکی بود که توسط آمریکاییها به ثبت رسید، اما اختراع اولیه آن را به افرادی دیگر در هاوایی، اورمند وال، نسبت دادهاند. تریکو بعدها در خصوص این پتنت با فولبرث وارد مناقشه شد و شرکت فولبرث کلیولند که یک شرکت خاص برای خودرو بود را خریداری نمود. دستگاه جدید با سیستم خلأ-برق به زودی به یک وسیله استاندارد برای خودروها تبدیل شد و اصل خلأ تا سال 1960 همچنان مورد استفاده قرار میگرفت. در اواخر دهه 1950، یکی از ویژگیهایی که در خودروهای نوین امروزی هم از آن استفاده میشود، پدید آمد. این ویژگی، همان عمل کردن برفپاککن برای دو یا سه مرتبه بود که وقتی کلید برفپاککن فشار داده میشود، این کار اتفاق میافتد و برفپاککن، دو تا سه بار حرکت میکند. این کار باعث میشود تا راننده مجبور نباشد که هر بار دکمهی برفپاککن را بزند. امروزه از یک تایمر الکترونیکی برای این کار استفاده میشود، اما در ابتدا یک سیلندر خلا به صورت مکانیکی به یک سوئیچ وصل میشد تا تاخیر لازم را ایجاد نماید و این کار ادامه پیدا میکرد تا آن خلأ از بین برود.
طراحی دستگاه پاککنندهی پنجره؛ آپجان 1903
مخترع برفپاککنهای متناوب (غیر پیوسته، که امروز شامل برفپاککنهای سرعت متغیر هم میشوند)، شاید ریموند آندرسون باشد که در سال 1923 یک طراحی الکترومکانیکی برای این برفپاککنها ارائه کرد. در سال 1958، اویشی و همکاران او یک پتنت را ثبت کردند که در آن نه تنها از مدل الکترومکانیکی استفاده میشد، بلکه دارای طراحی حرارتی و هیدرولیکی هم بود. جان آموس که یکی از مهندسین شرکت خودروسازی صنایع لوکاس در انگلستان بود، اولین پتنت خود برای یک مدل الکترونیک حالت جامد را به ثبت رسانید.
در سال 1963، یک مدل دیگر از برفپاککن متناوب توسط رابرت کرنز اختراع شد. او یکی از اساتید مهندسی در دانشگاه ایالت وین در دترویت، میشیگان بود. طراحی کرنز شبیه به چشم انسان کار میکرد. این مدل، هر چند ثانیه یک بار مانند یک چشم، حرکت میکرد. در سال 1963، کرنز اولین سیستم برفپاککن متناوب خود را با استفاده از قطعات الکترونیکی موجود در بازار ساخت. بازهی زمانی میان هر بار کار افتادن برفپاککن بر اساس آهنگ شارش جریان در یک خازن تعیین میشد؛ زمانی که شارژِ درون خازن به یک ولتاژ مشخص میرسید، خازن تخلیه میشد و یک چرخه را برای موتور برفپاککن فعال میساخت. این کار همچنان تکرار میشد. کرنز اختراع خود را به شرکت موتور فورد ارائه نمود و به آنها پیشنهاد کرد تا این مدل را تولید کنند. مدیران فورد در آن زمان، پیشنهاد فورد را رد کردند، اما بعدا یک طراحی مشابه را به عنوان یک آپشن در خط مرکوری شرکت خود به کار گرفتند و مدلهای مذکور در سال 1969 آغاز شد. چند سال بعد، کرنز در خصوص استفاده فورد از طرح او شکایت نمود و در نهایت در دادگاه برنده شد.
در سال 1970، سازندهی فرانسوی خودرو، سیتروئن یک مدل برفپاککن متناوب حساس به باران و پیشرفته را در خودروهای مدل SM خود به کار گرفت. در این مدل، زمانی که کارکرد متناوب انتخاب میشد، برفپاککن یک بار میزد. در صورتی که با این یک بار زدن، شیشه نسبتاً خشک میشد، موتور برفپاککن جریان زیادی را میکشید و همین امر باعث میشد تا تایمر مدار کنترل برای یک تأخیر طولانی تا زمان حرکت بعدی برفپاککن تنظیم شود. در صورتی که موتور، جریان کمی را بکشد، به این معنا است که شیشه همچنان خیس است و در نتیجه، تایمر به گونهای تنظیم میشود که این تأخیر کمتر شود.
توان مورد نیاز برای کارکرد برفپاککنها ممکن است به روشهای مختلفی تأمین شود، اما توان مورد نیاز برای برفپاککنهای امروزی بیشتر توسط یک موتور الکتریکی و از طریق یک سری اجزای مکانیکی تأمین میشود که معمولاً به صورت 4 میله متصل به هم به صورت سری یا موازی هستند.
در خودروهایی که سیستم ترمز در آنها به صورت بادی عمل میکند، مقداری از باد موجود در همین سیستم به یک موتور بادی کوچک که بر روی برفپاککن نصب شده است یا در بالای آن قرار دارد، منتقل میشود. در این برفپاککنها، یک شیر باز شده و هوای فشرده به درون موتور وارد میشود و بدین ترتیب، برفپاککن به کار میافتد.
برفپاککنهای اولیه معمولا توسط یک موتور خلأ به حرکت در میآمدند که توان مورد نیاز برای آن توسط یک خلأ در منیفولد تأمین میشد. عیب این روش در آن بود که میزان خلأ در منیفولد بسته به موقعیت سوپاپ متفاوت بود و زمانی که سرعت برفپاککن کم میشد یا حتی متوقف میشد، تقریبا هیچ خلأیی در زیر سوپاپ باز وجود نداشت. با استفاده از یک پمپ تقویتکنندهی سوخت و خلأ به صورت ترکیبی، این مشکل تا حدودی برطرف شد.
برفپاککنهایی که در خودروهای تولیدشده در دهههای 1960 و 1970 مورد استفاده قرار گرفتهاند، بیشتر به صورت هیدرولیکی کار میکنند. از این مدل خودروها میتوان بیشتر به خودروهای ’61-’69 لینکولن کانتیننتال اشاره نمود.
در خودروی قدیمی سیتروئن 2CV، توان لازم برای حرکت برفپاککن توسط یک سیستم کاملا مکانیکی تأمین میشد و یک کابل برای انتقال به آن وصل بود؛ برای صرفهجویی در هزینه، از همین کابل برای تأمین توان در سرعتسنج هم استفاده میشد. به همین دلیل، سرعت برفپاککن هم بسته به سرعت خودرو متغیر بود. زمانی که خودرو در یک تقاطع منتظر میماند، برفپاککنها نیرو نداشتند و کار نمیکردند، اما یک دستهی هندلی در زیر سرعتسنج خودرو تعبیه شده بود تا راننده بتواند برفپاککنها را به صورت دستی به راه اندازد.
بیشتر برفپاککنها از نوع مفصلی (یا شعاعی) هستند: این برفپاککنها به یک بازوی تکی وصل شده و این بازو نیز خود، به یک موتور متصل میشود. این نوع برفپاککنها را میتوان بر روی بیشتر خودروها، کامیونها، قطارها، قایقها، هواپیماها و غیره مشاهده نمود.
بیشتر برفپاکهای نوین امروزی به صورت موازی با هم حرکت. اما در برخی از مدلهای مختلف خودروهای مرسدس بنز و سایر خودروهایی مانند شاران فولکسواگن، از برفپاککنهایی استفاده شده است که در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند. این برفپاککنها از نظر ساختار مکانیکی، پیچیدهتر هستند اما در هنگام پاککردن، هیچ گوشه بزرگی در جلوی شیشهی سمت راننده و سمت شاگرد، باقی نمیماند. در این برفپاککنها یک مزیت بزرگ دیگر هم برای خودروسازان وجود دارد و آن اینکه وقتی این خودروسازان، خودرویی را تولید میکنند که قرار است به کشورهایی مانند انگلستان و ژاپن صادر شوند که در آنها خودروها، راست-فرمان هستند، دیگر نیازی نیست تا جهت این برفپاککنها را عوض کنند.
مکانیزم اهرمی در یک برفپاککن. موتوری که در وسط قرار دارد، دوران چرخشی را به یک دوران متناوب تبدیل مینماید. طول بازوهای اهرم با یکدیگر متفاوت است و به همین دلیل، موقعیت توقف در نقطه عکس نیز با هم فرق دارد.
یکی دیگر از مدلهای برفپاککن، برفپاککنهایی هستند که در آنها از شاخک استفاده میشود. از این برفپاککنها در بسیاری از خودروهای تجاری به ویژه در اتوبوسها که شیشههای آنها بزرگ است، استفاده میشود. در برفپاککنهای شاخکی، دو بازو برای هر تیغه وجود دارد. مجموعه تیغه نیز خود، بر روی یک میلهی افقی قرار گرفته است که دو بازو را به هم متصل مینماید. یکی از این بازوها به موتور متصل است و بازوی دیگر به صورت یک مفصل خنثی و بیکار است. هر چند مکانیزم شاخکی پیچیدهتر است، اما در این مدل بخش بزرگتری از شیشهی جلو توسط برفپاککن، پاک میشود. اما در این مدل، زمانی که برفپاککن کار نمیکند، در وسط شیشه جلو متوقف میشود و همین امر باعث میشود تا مقداری از دید راننده را بگیرد. در تعدادی اندک از خودروها نیز در برخی از موارد، شاخکها در سمت راننده مینشینند و یک بازوی معمول هم برای سرنشین تعبیه شده است. در خودروهای تریومف، لکسوس و چندین خودروی آمریکایی دیگر نیز از این روش استفاده شده است تا بخش بیشتری از شیشه پوشش داده شود. شیشههای این خودروها بسیار عریض و در عین حال، نازک هستند. ارتفاع کمتر شیشه نیز ایجاب مینماید که از بازوهای کوتاه برای برفپاککن استفاده شود. این بازوهای کوتاه نمیتوانند به لبه شیشه برسند.
شکل 4. سیستم تک کمانی با یک تیغه که در VAZ-1111 Oka, Fiat Panda I/SEAT Marbella, Fiat Uno, Citroën AX, Citroën BX, Citroën ZX, SEAT Ibiza I and 1986-2003 Jaguar XJs از آن استفاده میشود.
از یک مدل تکتیغهای که دارای مفصلی در وسط آن است (شکل 4)، برای شیشهی عقب و در برخی از خودروها گاهی برای شیشهی جلو هم استفاده میشود. مرسدس بنز برای اولین بار از سیستمی استفاده نمود (شکل 5) که آن را سیستم “تکتیغهای” نامید. این مدل بر اساس تیر یک سر درگیر بود و در آن، یک بازوی تکی به سمت بیرون امتداد مییافت تا به گوشههای بالایی شیشه برسد. سرها و میانهی این تیغه نیز کشیده میشد تا مسیری تقریباً به شکل “M” را جاروب نماید. بدین ترتیب، یک تیغهی تکی میتواند بخش بیشتری از صفحه را در بر گرفته و هر گونه ذرات باقیمانده بر روی شیشه را از مرکز آن جمعآوری نماید.
شکل 5. سیستم با قوس پیچیده یا خارج از مرکز که در Sabura XT و همچنین خودروهای Mercedes-Benz W124, R129, W201, W202, C208 and W210 از آن استفاده شده است؛ از مدل خارج از مرکز همچنین در آخرین مدلهای خودروهای سواری بنز استفاده شده است
در برخی از خودروهای بزرگتر مربوط به اواخر دههی هفتاد و اوایل دههی 80، به ویژه خودروهای آمریکایی چپ-فرمان، از یک برفپاککن شاخکی در سمت راننده استفاده شده است. مفصل این برفپاککنها از گذشته نیز در سمت شاگرد طراحی شده است. برفپاککنهای غیرمتقارن نیز معمولاً به صورتی طراحی میشوند که بتوانند بخش بیشتری از شیشه را در سمت راننده پاک کنند و به همین دلیل، بیشتر برای خودروهای راست-فرمان و چپ-فرمان، به صورت آینهای عمل میکنند (به عنوان مثال، شکل 1 را با شکل 10 مقایسه کنید). یکی از استثنائات در این زمینه را میتوان در خودروهای نسل دوم مانند رنو کلیو، توئینگو و سنیک و همچنین خودروهای سری E60 5 بی ام دبلیو، پژو 206 و نیسان آلمرا تینو مشاهده نمود که در آنها برفپاککنها همیشه به سمت چپ حرکت میکنند. در مدلهای راست-فرمان، یک اتصال در نظر گرفته شده است که اجازه میدهد تا برفپاککن سمت راست به سمت بیرون و به سمت مرکز شیشه حرکت کرده و بخش بیشتری را تمیز کند.
شکل 1. معمولترین نوع هندسه که در بیشتر خودروها و بیشتر در خودروهای چپ-فرمان و همچنین در خودروی راست-فرمان مرسدس بنز W140 از آن استفاده میشود.
شکل 2. یک مدل جایگزین دیگر که به وفور از آن استفاده میشود.
شکل 3. SEAT Altea, SEAT León II, SEAT Toledo III
شکل 6. سیستم شاخکی که در بعضی از اتوبوسها، برخی از اتوبوسهای مدرسه و مرسدس بنز O305 از آن استفاده شده است. از این مدل همچنین برای برفپاککنهای شیشه عقب در هوندا CR-X Si و پورشه 928 و همچنین به عنوان برفپاککن سمت راننده در خودروی Triumph TR7 هم استفاده شده است.
شکل 7. MAN, DAF XF, Toyota FJ Cruiser, Jaguar E-Type, MGB, MG Midget, Austin Healey Sprite (که بر اساس یکی از قوانین ایالات متحده، الزام شده بود که درصد مشخصی از شیشه باید به وسیلهی برفپاککن تمیز شود.
شکل 8. یکی از مدلهای قدیمی که در برخی از خودروهای قدیمیتر مانند کامیونهای آتشنشانی و خودروهای تأسیسات و برخی اتوبوسهای مدرسه از آن استفاده شده است؛ از همین مدل، همچنین برای خودروهایی مانند Jeep Wrangler YJ هم استفاده شده است.
شکل 9. خودروهای چرخدار ایالات متحده، جیپنی، برخی از اتوبوسهای مدرسه و خودروهای تأسیسات، Hummer H1 و HUMVEE
شکل 10. همانند شکل 1 است که به صورت آینهای معکوس شده است. این برفپاککنها بیشتر در خودروهای راست-فرمان و خودروی چپ-فرمان مرسدس بنز 140 مورد استفاده قرار میگیرند.
در بعضی از خودروها، برفپاککنهایی (با آبپاش یا بدون آبپاش) بر روی شیشهی عقب خودرو نیز تعبیه شده است. برفپاککنهای روی شیشهی عقب را میتوان به طور معمول در خودروهای هاچبک، استیشن، شهری، ماشینهای مسابقهای، مینیونها و سایر خودروهایی که شیشهی عقب آنها بیشتر حالت عمودی دارد و گرد و خاک بر روی آن جمع میشود، یافت. این مدلها برای اولین بار در دههی 1940 ارائه شدند و در دههی 1970، پس از معرفی خودروی پورشه 911 در سال 1966 و ولو 145 در سال 1969 به محبوبیت دست یافتند.
در دههی 1960 که ایمنی در خودروها بیشتر مورد توجه قرار گرفت، مهندسین در صدد طراحی سیستمهایی برای تمیزکردن چراغهای جلو بر آمدند. در سال 1968، شورلت سیستم شویندهی چراغی را برای مدلهای سال 1969 خود ارائه نمود که در آن از یک سیال با فشار بالا استفاده میشد. در سال 1970، شرکت خودروی ساب هم یک مدل برفپاککن برای چراغهای جلو در میان سایر محصولات خود عرضه نمود. این مدل برفپاککن بر روی یک مکانیزم رفت و برگشتی افقی کار میکرد و دارای یک موتور بود. این مکانیزم، بعدها منسوخ شده و یک مکانیزم برفپاککن اسپیندل شعاعی جای آن را گرفت. در مدل جدید، یک موتور به ازای هر چراغ تعبیه شده بود. در سال 1972، استفاده از برفپاککن برای چراغهای جلو در سوئد الزامی شد.
در تمامی مدلهای برفپاککن برای چراغهای جلو صرفا از یک مایع تحت فشار برای تمیزکردن چراغها استفاده میشد که در مدلهای امروزی، دیگر وجود ندارد. این کار باعث میشد تا هزینههای تولید پایین آمده، کشیدگی آئرودینامیکی کم شده و الزامات اتحادیه اروپا را نیز که استفاده از برفپاککنهای چراغ را محدود میساخت و استفادهی صرف از واحدهای لنز شیشهای را الزام میکرد، برآورده شود (امروزه بیشتر لنزها را از پلاستیک ساخته میشوند).
در برخی از خودروهای بزرگتر از برفپاککنهای مخفی هم استفاده میشود. زمانی که برفپاککن در مدلهای غیرمخفی خاموش میشود، یک مکانیزم “پارک” برای برفپاککن، آن را به پایینترین قسمت منطقهی تمیزشده و نزدیک به پایین شیشه میبرد، اما همچنان برفپاککن دیده میشود. در مدلهایی که برفپاککن مخفی میشود، شیشه تا زیر لبهی پشتی هود ادامه دارد و برفپاککنها در زیر محدودهی تمیزشده در پایین شیشه قرار میگیرند و دیگر، دیده نمیشوند.
امروزه خودروهایی در بازار وجود دارند که در آنها از برفپاککنهای هوشمند (اتوماتیک) و قابل برنامهریزی توسط راننده استفاده شده است. در این برفپاککنها یک سنسور حساس به قطرات باران تعبیه شده است که میتواند وجود باران و مقدار آن را تشخیص دهد. این سنسور میتواند به صورت خودکار سرعت و فرکانس تیغهها را بر اساس مقدار باران تنظیم نماید. این برفپاککنها به گونهای طراحی شدهاند که میتوان آنها را به صورت دستی هم کنترل نمود.
برفپاککنهای حساس به باران در بسیاری از مدلهای خودرو در اواخر قرن بیستم، از جمله خودوری سیتروئن SM مورد استفاده قرار گرفتند. در اوایل سال 2006 نیز برفپاککنهای حساس به باران در خودروهای کادیلاک و بیشتر خودروهای فولکسواگن به صورت استاندارد و یا به صورت آپشن ارائه شد. بسیاری از خودروسازان مطرح دیگر هم از این مدل برفپاککنها استفاده نمودهاند.
سیستم برفپاککنهای حساس به بارانی که امروزه توسط بیشتر خودروسازان از آن استفاده میشود، ابتدا در سال 1978 توسط ریموند نائوک در استرالیا به ثبت رسیده است. در سیستم اولیه، برفپاککنها، چراغها و شیشهشورهای برفپاککن به صورت اتوماتیک به کار میافتادند.
در یکی از مدلهایی که در کشتیها از آن استفاده میشود و صفحهی دید شفاف نام دارد، از تیغههای لاستیکی برای برفپاککن استفاده نمیشود. بخشی دایرهای شکل از این برفپاککنها دارای دو لایه است. لایهی بیرونی با سرعت زیاد میچرخد تا بتواند آب را تمیز نماید.
در هواپیماهایی که با سرعت بالا حرکت میکنند، میتوان از هوای تخلیه استفاده نمود. در این سیستم به جای برفپاککنهای مکانیکی از هوای فشردهای که از موتور توربین تأمین میشود، برای پاککردن آب از روی شیشه استفاده میشود. بدین ترتیب، در وزن و نیروی کششی صرفجویی میشود. میزان اثربخشی این روش نیز بستگی به جنس شیشه برای دفع آب دارد که مشابه با Rain-X است.
بیشتر برفپاککنها دارای یک سیستم شیشهشور هستند؛ این سیستم در واقع یک پمپ دارد که مخلوطی از آب، الکل و مواد شوینده (مخلوطی از موادی که مایع شوینده شیشه نامیده میشود) را از یک مخزن بر روی شیشه میپاشد. این مایع از طریق یک سری نازل کوچک که بر روی یک هود نصب شده است، بر روی شیشه پاشیده میشود. معمولا از نازلهای سنتی و قدیمی استفاده میشود، اما در برخی از مدلها، مایع شوینده به صورت نوسانی بر روی شیشه اسپری میشود تا اثربخشی بیشتری داشته باشد.
در آب و هوای گرم، صرف استفاده از آب هم میتواند کارآمد باشد. اما در آب و هوای سرد، آب یخ میزند و میتواند به پمپ آسیب وارد نماید. هر چند مایع ضد یخ خودرو از نظر شیمیایی میتواند مشابه با مایع شیشهشور برفپاککن عمل کند، اما نباید از آن استفاده شود، زیرا میتواند به رنگ خودرو آسیب بزند. اولین ایده برفپاککنی که به همراه آن یک سیستم شیشهشور ارائه شده بود، در سال 1931 توسط شرکت تولید قطعات خودروی ریچلند در منزفیلرد اوهایو است. راننده و مکانیک خودروهای مسابقهای اروگوئهای، هکتور سوپیسی سیدز نیز یک شوینده برای برفپاککنها در اواخر دههی 1930 ابداع نمود.
پس از سال 2012، نازلهای موجود در بسیاری از خودروها با یک سیستم دیگر به نام تیغه آبپاش جایگزین شدند. این سیستم توسط شرکت ولوو اختراع شد. در این سیستم، مایع شوینده به صورت مستقیم از عنصر لاستیکی تیغهی برفپاککن بر روی شیشه اسپری میشود. این سیستم میتواند اختلالات دید را در هنگام رانندگی از بین ببرد و بدین ترتیب، میتواند زمان واکنش راننده را در هنگام تصادف کاهش دهد.
همچنین شما میتوانید تمامی لوازم یدکی خودروی خود را همچون انواع لوازم یدکی کیا، لوازم یدکی هیوندای و دیگر خودروها را میتوانید از مجموعه پارتستان تهیه کنید برای اطلاعات تکمیلی با کارشناسان ما تماس حاصل فرمایید.
تمامی حقوق وب سایت متعلق به گروه پارتستان می باشد.
© 2018 PARTESTAN . ALL RIGHTS RESERVED