رله کلیدی است که با برق کار میکند. این قطعه از یک مجموعه پایه ورودی برای یک یا چند سیگنال کنترل، و یک مجموعه پایه عملکننده با کنتاکت تشکیل شده است. این کلید ممکن است هر تعداد کنتاکت به اشکال مختلف نظیر وصل، قطع یا ترکیبی از آنها داشته باشد.
از رلهها در جاهایی استفاده میشود که لازم باشد یک مدار توسط یک سیگنال مستقل با توان پایین، و یا چندین مدار توسط یک سیگنال کنترل شوند. این قطعات نخستین بار در مدارهای تلگراف راه دور به عنوان تکرارکننده سیگنال مورد استفاده قرار گرفتند: آنها سیگنال ورودی از یک مدار را از طریق ارسال آن در مدار دیگر تجدید میکنند. همچنین از آنها در مراکز تلفن و رایانههای اولیه به طور گسترده برای انجام عملیات منطقی استفاده میشد.
بیشتر بخوانید: رله - قسمت دوم
در رلههای قدیمی برای بستن یا باز کردن کنتاکتها از آهنربای الکتریکی استفاده میشود، اما اصول عملیاتی دیگری همچون رلههای حالت جامد اختراع شده که برای کنترل به جای تکیه بر قطعات متحرک از خواص مواد نیمههادی استفاده میکنند. برای حفاظت از مدارهای الکتریکی در برابر اضافه بار یا خطا از رلههایی با مشخصات فرمان کالیبره شده و گاهی از سیمپیچهای فرمان متعدد استفاده میشود؛ در سیستمهای قدرت مدرن این وظایف توسط ابزارهای دیجیتالی انجام میشود که هنوز هم به آنها رلههای حفاظتی گفته میشود.
در رلههای نگهدارنده[1] (لچ) برای کار مداوم کلید فقط به یک پالس واحد جریان کنترل احتیاج است. پالس دیگر اعمال شده به مجموعه دوم پایههای فرمان، یا پالس با علامت مخالف، کلید را ریست میکند، درحالیکه پالسهای مکرر همنوع هیچ تأثیری ندارند. رلههای نگهدارنده مغناطیسی در کاربردهایی مفیدند که جریان قطع شده نباید بر مدارهای کنترلشده توسط رله تأثیر بگذارد.
رله مینیاتوری از نوع خودرویی که پوشش آن برداشته شده است.
در سال 1809 ساموئل توماس فون زامرینگ[2] به عنوان یکی از قطعات تلگراف الکتروشیمیایی خود، یک رله الکترولیتی طراحی کرد.
اغلب ادعا میشود که جوزف هنری، دانشمند آمریکایی، در سال 1835 رله را اختراع کرده تا تلگراف الکتریکی خود را که قبلاً در سال 1831 ساخته بود، بهبود بخشد.
ادعا میشود که ادوارد دیوی[3] مخترع انگلیسی در تلگراف الکتریکی خود در سال 1835 «مطمئناً رله الکتریکی را اختراع کرد».
یک قطعه ساده، که امروزه رله نامیده میشود، در حق ثبت اختراع تلگراف ساموئل مورس[4] در سال 1840 گنجانده شده بود. مکانیسم توصیف شده به عنوان یک تقویتکننده دیجیتال عمل میکرد، سیگنال تلگراف را تکرار میکرد، و بدین ترتیب به سیگنالها تا هر فاصلهای که مدنظر بود اجازه انتشار میداد.
کلمه رله از سال 1860 در متون عملیات الکترومغناطیسی پدیدار شده است.
کنتاکتها و فنر رله تلگراف
رله الکترومغناطیسی ساده از یک سیمپیچ که دور یک هسته از جنس آهن نرم پیچیده شده (سولنوئید)، یک یوغ آهنی که مسیری با رلوکتانس پایین برای شار مغناطیسی فراهم میکند، یک آرمیچر آهنی متحرک و یک یا چند مجموعه کنتاکت تشکیل شده است (در رله نشان داده شده در عکس دو کنتاکت وجود دارد). آرمیچر به یوغ لولا میشود و به شکل مکانیکی به یک یا چند مجموعه کنتاکت متحرک متصل میشود. آرمیچر توسط یک فنر در جای خود نگه داشته میشود طوری که هنگام قطع جریان رله، در مدار مغناطیسی یک فاصله هوایی وجود دارد. در این وضعیت، در رله نشان داده شده در عکس، یکی از دو مجموعه کنتاکت بسته و مجموعه دیگر باز است. تعداد مجموعه کنتاکتها در رلههای دیگر با توجه به عملکردشان ممکن است بیشتر و یا کمتر باشند. در رله نشان داده شده در این عکس، همچنین سیمی وجود دارد که آرمیچر را به یوغ متصل میکند. این سیم اتصال مدار بین کنتاکتهای متحرک در آرمیچر و مسیر مدار در برد مدار چاپی (PCB) از طریق یوغ را تضمین میکند و به PCB لحیم میشود.
هنگام عبور جریان الکتریکی از سیمپیچ، یک میدان مغناطیسی ایجاد میشود که آرمیچر را فعال کرده، و در نتیجه باعث حرکت کنتاکت(های) متحرک در جهت ایجاد یا قطع اتصال (با توجه به ساختار) با یک کنتاکت ثابت میشود. اگر هنگام قطع جریان رله، مجموعه کنتاکتها بسته باشند، این حرکت کنتاکت را باز کرده و اتصال را قطع میکند؛ در صورت باز بودن کنتاکت، برعکس این اتفاق میافتد. هنگام قطع جریان سیمپیچ، آرمیچر با نیرویی تقریباً برابر نصف نیروی مغناطیسی به حالت استراحت خود برمیگردد. معمولاً این نیرو توسط فنر تأمین میشود، اما در استارت موتورهای صنعتی استفاده از نیروی جاذبه نیز معمول است. اکثر رلهها برای عملکرد سریع ساخته شدهاند. در کاربردهای با ولتاژ پایین، این قطعه باعث کاهش نویز شده و در کاربردهای با ولتاژ یا جریان بالا باعث کاهش پدیده قوس الکتریکی میشود.
هنگام تحریک سیمپیچ با جریان مستقیم، به منظور اتلاف انرژی حاصل از میدان مغناطیسی تحلیلرونده در زمان قطع جریان، اغلب در دو سر آن یک دیود یا مقاومت قرار میگیرد؛ در غیر این صورت یک جهش ناگهانی ولتاژ ایجاد میشود که برای اجزای مدار نیمههادی خطرناک است. پیش از بکارگیری ترانزیستورها به عنوان محرک رله، استفاده از اینگونه دیودها چندان مرسوم نبود؛ اما به این دلیل که ترانزیستورهای ژرمانیوم اولیه در اثر این جهش ولتاژ به راحتی نابود میشدند، خیلی زود کاربردشان فراگیر شد. در داخل قاب برخی از رلههای خودرو، یک دیود وجود دارد. هرچند مقاومتها بادوامتر از دیودها هستند، اما در حذف جهشهای ناگهانی ولتاژ تولید شده توسط رلهها کارایی کمتری دارند و بنابراین استفاده از آنها چندان معمول نیست.
رله الکترومکانیکی ساده
اگر رله یک بار بزرگ، بهویژه یک بار راکتیو را تحریک کند، ممکن است در اطراف کنتاکتهای خروجی رله مشکلی مشابه جریانهای ضربهای به وجود آید. در این حالت یک مدار اسنابر (یک خازن و یک مقاومت متصل شده بهصورت سری) در دو سر کنتاکتها میتواند این جریان را جذب کند. خازنهای با ریتینگ مناسب و مقاومت مربوطه به شکل یک قطعه در بستهبندی واحد برای این کاربرد متداول، فروخته میشود.
اگر سیمپیچ به گونهای طراحی شده باشد که با جریان متناوب (AC) کار کند، روشی برای تقسیم شار به دو مؤلفه غیرهمفاز مورد استفاده قرار میگیرد؛ این مؤلفهها با هم جمع شده و باعث افزایش حداقل کشش آرمیچر در طی سیکل AC میشوند. معمولاً این کار با استفاده از یک «حلقه شکاف» کوچک مسی کریمپ شده اطراف بخشی از هسته انجام میشود؛ این حلقه باعث ایجاد مؤلفه تأخیری و غیرهمفاز میشود که هنگام عبور ولتاژ فرمان از صفر، کنتاکتها را نگه میدارد.
جنس کنتاکتهای مورد استفاده در رلهها بسته به کاربردشان متفاوت است. موادی با مقاومت تماسی کم ممکن است توسط هوا اکسیده شوند، یا ممکن است هنگام باز شدن به جای آنکه تمیز جدا شوند، تمایل به «چسبیدن» داشته باشند. جنس کنتاکت ممکن است از نظر مقاومت الکتریکی پایین، استحکام بالا برای تابآوری عملیات مکرر، یا ظرفیت بالا برای تابآوری گرمای قوس الکتریکی، بهینه شده باشد. در صورت نیاز به مقاومت بسیار پایین یا ولتاژهای پایین ناشی از حرارت، میتوان از کنتاکتهای با روکش طلا به همراه پالادیوم و سایر فلزات اکسیدنشونده نیمهقیمتی استفاده کرد. برای تعویض سیگنال از کنتاکتهایی از جنس نقره یا با روکش نقره استفاده میشود. رلههای تر شده با جیوه با استفاده از یک لایه نازک و خودتجدیدشونده از جیوه مایع، مدارها را قطع و وصل میکنند. برای رلههای با توان بالاتر که جریانهایی با شدت چندین آمپر را قطع و وصل میکنند، مثل کنتاکتورهای مدار الکتروموتور، کنتاکتها از جنس مخلوطی از اکسید نقره و کادمیوم ساخته میشوند که مقاومت تماس کم و مقاومت بالا در برابر گرمای قوس الکتریکی را فراهم میسازند. کنتاکتهای مورد استفاده در مدارهای حامل چند صد آمپر، ممکن است شامل ساختارهای دیگری برای اتلاف حرارت و مدیریت قوس الکتریکی تولید شده در هنگام قطع مدار باشند. برخی رلهها دارای کنتاکتهای قابل تعویض در محل هستند، مانند رلههای خاص ماشین ابزار؛ این کنتاکتها را میتوان در صورت فرسودگی تعویض کرد، یا بین وضعیت در حالت عادی باز و در حالت عادی بسته تغییر داد تا امکان تغییر در مدار کنترلشده فراهم آید.
یک رله گهوارهای کوچک که اغلب در الکترونیک مورد استفاده قرار میگیرد. اصطلاح «گهواره» به شکل آرمیچر رله اشاره دارد.
جایی که فرستنده و گیرندههای رادیویی دارای یک آنتن مشترک هستند، اغلب از یک رله کواکسیال به عنوان رله TR (ارسال-دریافت) استفاده میشود که آنتن را از گیرنده به فرستنده سوئیچ میکند. این رله از گیرنده در برابر قدرت بالای فرستنده حفاظت میکند. این نوع رلهها اغلب در فرستندهگیرندهها مورد استفاده قرار میگیرند که در آنها فرستنده و گیرنده در یک واحد ادغام شدهاند. کنتاکتهای این رله به گونهای طراحی شده که هیچ فرکانس رادیویی را به سمت منبع منعکس نمیکنند و بین ترمینالهای گیرنده و فرستنده ایزولاسیون بسیار بالایی ایجاد میکنند. امپدانس مشخصه این رله با امپدانس خط انتقال سیستم، مثلاً 50 اهم، مطابقت دارد.
کنتاکتور یک رله مقاوم با ریتینگ جریان بالاتر است که برای کلیدزنی موتورهای الکتریکی و بارهای روشنایی مورد استفاده قرار میگیرد. ریتینگ جریان مداوم برای کنتاکتورهای معمولی در محدوده 10 آمپر تا چند صد آمپر است. کنتاکتهای مخصوص جریان زیاد از آلیاژهای حاوی نقره ساخته میشوند. قوس الکتریکی اجتنابناپذیر باعث اکسید شدن کنتاکتها میشود؛ با این حال، اکسید نقره هم یک رسانای خوب است. از کنتاکتورهای مجهز به قطعات حفاظت در برابر اضافه بار، اغلب برای راهاندازی الکتروموتورها استفاده میشود.
رله با کنتاکتهای هدایتشونده اجباری دارای کنتاکتهایی است که بهصورت مکانیکی به هم متصل شدهاند، به طوری که وقتی جریان سیمپیچ رله وصل یا قطع میشود، تمام کنتاکتهای متصلشده با هم حرکت میکنند. اگر یک مجموعه کنتاکت در رله بیحرکت شود، کنتاکتهای دیگر آن رله قادر به حرکت نیستند. وظیفه کنتاکتهای هدایتشونده اجباری، فعال کردن مدار ایمنی برای بررسی وضعیت رله است. به کنتاکتهای هدایتشونده اجباری، «کنتاکتهای هدایتشونده مثبت»، «کنتاکتهای دربند»، «کنتاکتهای قفلشده»، «کنتاکتهای متصل بهصورت مکانیکی» یا «رلههای ایمنی» نیز گفته میشود.
این رلههای ایمنی باید از قوانین طراحی و تولید تعریف شده در استاندارد اصلی ماشینآلات EN 50205 : Relays with forcibly guided (mechanically linked) contacts پیروی کنند. این قوانین برای طراحی ایمن، قوانینی هستند که در استانداردهای نوع B نظیر EN 13849-2 به عنوان اصول ایمنی اساسی و اصول ایمنی کاملاً آزمایش شده برای ماشینآلات به کار رفته در همه ماشینها تعریف شدهاند.
کنتاکتهای هدایتشونده اجباری به تنهایی نمیتوانند تضمین کنند که همه کنتاکتها در یک وضعیت هستند؛ اما تضمین میکنند، در صورت عدم وجود هیچگونه ایراد مکانیکی فاحشی، هیچ دو کنتاکتی در وضعیت مخالف هم نیستند. در غیر این صورت، به دلیل تلرانس مکانیکی، ممکن است رلهای با چند کنتاکت باز در حالت عادی (NO) هنگام تحریک بچسبد، درحالیکه برخی کنتاکتها بسته و برخی دیگر هنوز کمی باز باشند. به همین نحو، یک رله با چند کنتاکت بسته در حالت عادی (NC) ممکن است به موقعیت تحریک نشده بچسبد، به طوری که هنگام تحریک، مدار از طریق یک مجموعه کنتاکت قطع شود، با یک شکاف حاشیهای، درحالیکه بقیه کماکان بسته باشند. با استفاده از هر دو کنتاکت NO و NC یا معمولاً کنتاکتهای تبدیل، در یک رله، میتوان تضمین کرد که در صورت بسته بودن هر کدام از کنتاکتهای NC، تمام کنتاکتهای NO باز هستند و بالعکس، در صورت بسته بودن هر کدام از کنتاکتهای NO، تمام کنتاکتهای NC باز هستند. اطمینان قطعی از بسته بودن یک کنتاکت خاص جز با سنجش احتمالاً مخل و تنزلدهنده ایمنی وضعیت مدار آن امکانپذیر نیست؛ اما در سیستمهای ایمنی معمولاً وضعیت NO مهمتر است و همانطور که در بالا توضیح داده شد، این وضعیت با تشخیص بسته بودن یک کنتاکت در معنای مخالف به شکل مطمئن قابل ارزیابی است.
رله با کنتاکتهای هدایتشونده اجباری با مجموعههای متفاوت کنتاکت اصلی، NO، NC یا تبدیل، و یک یا چند مجموعه کنتاکت کمکی، اغلب با ریتینگ جریان یا ولتاژ کمتر مورد استفاده برای سیستم مانیتورینگ، ساخته میشود. کنتاکتهای مانیتورینگ ممکن است همگی NO، همگی NC، تبدیل یا مخلوطی از اینها باشند، به طوری که طراح سیستم ایمنی میتواند برای یک کاربرد خاص، پیکربندی صحیح را برگزیند. رلههای ایمنی به عنوان بخشی از سیستم ایمنی مهندسی شده مورد استفاده قرار میگیرند.
در رله نگهدارنده، که به آن رله ایمپالس، دو پایدار، نگهدارنده یا مانده و یا صرفاً لچ نیز گفته میشود، بدون اعمال جریان به سیمپیچ، موقعیت کنتاکت بهطور نامحدود حفظ میشود. مزیت این نوع رله آن است که سیمپیچ هنگام سوئیچ کردن رله فقط برای یک لحظه برق مصرف میکند و در هنگام قطع برق، کنتاکتهای رله این وضعیت را حفظ میکنند. رله نگهدارنده امکان کنترل روشنایی ساختمان از راه دور را بدون وزوز احتمالی تولید شده توسط سیمپیچی که دائماً جریان (AC) از آن میگذرد، فراهم میسازد.
در یک مکانیسم، دو سیمپیچ در جهت مخالف با یک فنر یا یک آهنربا دائمی واقع در مرکز، پس از قطع جریان سیمپیچ کنتاکتها را در جای خود نگه میدارد. با دادن پالس به یک سیمپیچ، رله روشن شده و با یک پالس به سیمپیچ مقابل، رله خاموش میشود. این نوع رله در جاهایی که کنترل از کلیدهای ساده یا خروجیهای یکپارچه سیستم کنترل باشد، کاربرد گسترده دارد؛ اینگونه رلهها در صنعت هوانوردی و کاربردهای صنعتی بیشماری یافت میشوند.
در نوع دیگر از رلههای نگهدارنده، یک هسته پسماند وجود دارد که توسط مغناطیس پسماند در هسته، کنتاکتها را در موقعیت عمل کرده نگه میدارد. در این نوع، برای آزاد شدن کنتاکتها به یک پالس جریان با علامت مخالف نیاز است. در یک نوع از این رلهها، از آهنربای دائم استفاده میشود که بخشی از نیروی لازم برای بستن کنتاکت را تولید میکند؛ این سیمپیچ نیروی کافی برای باز و بسته کردن کنتاکت را با کمک یا مخالفت با میدان آهنربای دائم تأمین میکند. برای کنترل یک رله فرمان شده با قطبش به کلیدهای تبدیل یا مدار درایو پل H احتیاج است. شاید این رله ارزانتر از انواع دیگر باشد، اما با افزایش هزینههای مدار خارجی این امر تا حدودی خنثی میشود.
در نوع دیگر، رله ضامندار[5] (قفلشونده مکانیکی) دارای مکانیسم ضامن و بادامک است که پس از تحریک لحظهای سیمپیچ، کنتاکتها را بسته نگه میدارد. ایمپالس دوم، در همان سیمپیچ یا یک سیمپیچ مجزا، کنتاکتها را آزاد میکند. این نوع را میتوان در خودروهای خاص، برای تعویض نور بالا و پایین چراغ جلو و سایر کارهایی که در آنها به عمل متناوب در هر بار تحریک نیاز است، پیدا کرد.
استپ رله نوعی رله نگهدارنده چندراهه ویژه است که برای مراکز تلفن خودکار اولیه طراحی شده است.
کلید محافظ جان (قطعکننده نشتی زمین) دارای یک رله نگهدارنده ویژه است.
در رایانههای اولیه، اغلب بیتها در یک رله نگهدارنده مغناطیسی ذخیره میشد، مثل ferreed یا بعدها remreed در کلید 1ESS.
در برخی از رایانههای اولیه، از رلههای معمولی به عنوان نوعی لچ استفاده میشد؛ آنها بیتها را در رلههای سیم فنری معمولی یا رله رید با تغذیه مجدد سیم خروجی به عنوان ورودی، که باعث ایجاد یک حلقه بازخورد یا مدار ترتیبی میشد، ذخیره میکردند. برخلاف رلههای نگهدارنده مغناطیسی یا رلههای قفلشونده مکانیکی، رله نگهدارنده الکتریکی برای حفظ وضعیت خود به جریان پیوسته نیاز دارد.
در حافظههای رایانهای، رلههای نگهدارنده و سایر رلهها با حافظه خط تأخیر جایگزین شدند که به نوبه خود با یک سری فناوری حافظه سریعتر و کوچکتر جایگزین شد.
رله نگهدارنده با آهنربای دائمی
رله ماشین ابزار نوعی استاندارد برای کنترل صنعتی ماشین ابزار، ماشینآلات انتقال و سایر کنترلهای ترتیبی است. ویژگی مشخصه این نوع رلهها عبارتند از وجود تعداد زیادی کنتاکت (که گاهی در کارگاه قابل توسعه هستند) که به راحتی از وضعیت باز در حالت عادی به وضعیت بسته در حالت عادی تبدیل میشوند، سیمپیچهای به راحتی قابل تعویض و یک ضریب شکل که امکان نصب فشرده تعدادی زیادی رله در یک پنل کنترل را فراهم میسازد. هرچند اینگونه رلهها زمانی ستون فقرات اتوماسیون در صنایعی مانند خطوط مونتاژ خودرو بودند، اما اکنون کنترلر منطقی برنامهپذیر (PLC) عمدتاً جای رله ماشین ابزار را در کاربردهای کنترل ترتیبی گرفته است.
رله این امکان را فراهم میسازد که مدارها توسط تجهیزات الکتریکی روشن و خاموش شوند: برای مثال، یک مدار تایمر مجهز به رله میتواند در زمان از پیش تعیین شده جریان برق را قطع و وصل کند. برای سالیان طولانی، رلهها روش استاندارد کنترل سیستمهای الکترونیکی صنعتی بودند. از تعدادی رله با هم میتوان برای انجام کارهای پیچیده استفاده کرد (منطق رله). اصل منطق رله بر پایه رلههایی استوار است که کنتاکتهای مربوطه را تحریک کرده یا از حالت تحریک خارج میکنند. منطق رله پیشدرآمد منطق نردبان است، که معمولاً در کنترلرهای منطقی برنامهپذیر استفاده میشود.
رله جیوهای رلهایست که از جیوه به عنوان عنصر کلیدزنی استفاده میکند. از این رلهها در جاهایی استفاده میشوند که فرسایش کنتاکت مشکلی برای کنتاکتهای رله معمولی باشد. بنا به ملاحظات زیستمحیطی در خصوص مقدار قابلتوجه جیوه استفاده شده و گزینههای مدرن، این رلهها اکنون چندان متداول نیستند.
رله رید تر شده با جیوه نوعی رله رید است که از کلید جیوه استفاده میکند، و در آن، کنتاکتها با جیوه تر شده است. جیوه باعث کاهش مقاومت تماس شده و افت ولتاژ مربوطه را کاهش میدهد. آلودگی سطح ممکن است منجر به هدایت ضعیف سیگنالهای با جریان کم شود. برای کاربردهای پرسرعت، جیوه برگشت کنتاکت را از بین میبرد و امکان بسته شدن تقریباً آنی مدار را فراهم میسازد. رلههای تر شده با جیوه به موقعیت حساسند و باید مطابق آنچه توسط سازنده مشخص شده، نصب شوند. به دلیل سمی بودن و قیمت بالای جیوه مایع، استفاده از این رلهها به سرعت در حال منسوخ شدن است.
سرعت بالای عملکرد کلیدزنی رله تر شده با جیوه یک مزیت قابل توجه است. گویچههای جیوه در هر کنتاکت با هم در آمیخته و زمان صعود جریان در کنتاکتها عموماً چند پیکوثانیه در نظر گرفته میشود. با این حال، در یک مدار عملی این زمان ممکن است در اثر اندوکتانس کنتاکتها و سیمکشی محدود شود. قبل از وضع محدودیت در خصوص استفاده از جیوه، استفاده از رله تر شده با جیوه در آزمایشگاه به عنوان وسیلهای مناسب برای تولید پالسهای با زمان صعود سریع، کاملاً متداول بود، اما هرچند شاید زمان صعود در حد چند پیکوثانیه باشد، اما زمانبندی دقیق این رویداد، مثل همه انواع دیگر رله، به دلیل نقایص مکانیکی در معرض لرزش قابلتوجه احتمالاً چند میلیثانیهای باشد.
همین روند درهم آمیزی، اثر دیگری را موجب میشود که در برخی کاربردها آزاردهنده است. مقاومت تماس بلافاصله پس از بسته شدن کنتاکت پایدار نیست، و به مدت چند ثانیه پس از بسته شدن، عمدتاً به سمت پایین، منحرف میشود؛ این تغییر ممکن است به 0.5 اهم هم برسد.
یک رله رید تر شده با جیوه
رلههای چند ولتاژ قطعاتی هستند که برای کار در طیف وسیعی از ولتاژها مثل 24 تا 240 ولت متناوب و مستقیم و طیف وسیعی از فرکانسها مثل 0 تا 300 هرتز طراحی شدهاند. آنها برای استفاده در تأسیساتی که ولتاژ تغذیه پایدار ندارند توصیه شدهاند.
موتورهای الکتریکی برای جلوگیری از آسیبهای ناشی از اضافه بار موتور یا حفاظت در برابر اتصال کوتاه در کابلهای اتصال یا ایرادات داخلی سیمپیچ موتور، به حفاظت در برابر اضافه جریان احتیاج دارند. قطعات سنجش اضافه بار نوعی رله حرارتی هستند که در آن سیمپیچ یک نوار دو فلزی را گرم میکند یا اینکه بوته لحیم را ذوب میکند تا کنتاکتهای کمکی عمل کند. این کنتاکتهای کمکی با سیمپیچ کنتاکتور موتور بهصورت سری بسته شدهاند، بنابراین هنگام گرم شدن بیش از حد موتور، آن را خاموش میکنند.
این حفاظت حرارتی عملکرد نسبتاً کندی دارد و به موتور اجازه میدهد پیش از قطع شدن رله حفاظتی، جریان راهاندازی بالاتری بکشد. هرگاه رله اضافه بار در معرض دمای محیط همدما با موتور قرار گیرد، جبران مفید و یکسانی برای دمای محیط موتور ارائه میدهد.
در سیستم حفاظت اضافه بار متداول دیگر از یک سیمپیچ الکترومغناطیسی که با مدار موتور بهصورت سری بسته شده و مستقیماً کنتاکتها را تحریک میکند استفاده شده است. این سیستم شبیه به رله فرمان است، اما برای به کار انداختن کنتاکتها به جریان خطای نسبتاً زیادی احتیاج دارد. برای جلوگیری از ایجاد تحریک مزاحم پالسهای اضافه جریان اتصال کوتاه، حرکت آرمیچر، با یک فنر ضربهگیر (داشپوت) میرا میشود. در یک رله حفاظتی موتور معمولاً از هر دو آشکارساز اضافه بار حرارتی و مغناطیسی استفاده میشوند.
رلههای حفاظت اضافه بار الکترونیکی جریان موتور را اندازهگیری میکنند و میتوانند با استفاده از «مدل حرارتی» سیستم آرمیچر موتور، دمای سیمپیچ موتور را تخمین بزنند که میتوان با تنظیم آن، حفاظت دقیقتری از موتور به عمل آورد. برخی رلههای حفاظتی موتور شامل ورودیهای آشکارساز دما برای اندازهگیری مستقیم با استفاده از یک ترموکوپل یا سنسور دماسنج مقاومتی تعبیه شده در سیمپیچ هستند.
در رله پوولاریزه به منظور افزایش حساسیت، آرمیچر بین قطبهای یک آهنربا دائمی قرار داده شده است. در اواسط قرن بیستم از رلههای پولاریزه برای تشخیص پالسهای ضعیف و اصلاح اعوجاج تلگرافی در مراکز تلفن استفاده میشد.
شما میتوانید برای تهیه قطعات اصلی لوازم یدکی هیوندای و لوازم یدکی کیا با کارشناسان ما تماس حاصل فرمایید.
[1] latching
[2] Samuel Thomas von Sömmerring
[3] Edward Davy
[4] Samuel Morse
[5] ratchet
تمامی حقوق وب سایت متعلق به گروه پارتستان می باشد.
© 2018 PARTESTAN . ALL RIGHTS RESERVED