نوع شرکت:عمومی
نام نماد در بورس اروپا: RNO
صنعت: خودروسازی
تاریخ بنیانگذاری: 25 فوریهی سال 1899 میلادی
بنیانگذاران:
محصولات:خودرو، وسایل نقلیهی الکتریکی، وسایل نقلیهی تجاری، خودروهای لوکس، سرمایهگذاری، موتورسیکلت (سال 2001 تا 2006)
مالکین:
شعبه مرکزی رنو در بولونی - بیلانکورت، فرانسه
سهام SA Des Usines Renault که در 1 ژانویهی 1932 به لوئیس رنو اعطا شد
گروه رنو (در بریتانیا به صورت رنو، در آمریکا به صورت رنالت و رنو؛ به صورت قانونی .Renault S.A) یک شرکت خودروسازی چند ملیتی فرانسوی است که در سال 1899 تاسیس شد. این شرکت انواع خودروها و ونها را تولید میکند. در گذشته نیز انواع کامیون، تراکتور، تانک، اتوبوس/بدنه، هواپیما و موتور هواپیما و وسایل نقلیهی ریلی را تولید میکرد. طبق آمار سازمان بین المللی سازندگان خودرو، رنو در سال 2016 نهمین سازندهی بزرگ خودرو از نظر حجم محصولات بود. تا سال 2017، ائتلاف تجاری رنو-نیسان-میتسوبیشی به بزرگترین فروشندهی خودروهای سبک وزن جهان تبدیل شده بود. گروه رنو با شعبه مرکزی واقع در بولونی-بیلانکورت، نامهای دیگری نیز دارد از جمله رنو مارک و شرکتهای تابعه، آلپاین، رنو مسابقهای (گوردینی)، رنو-سامسونگ موتورز از کرهی جنوبی و آوتوواز (AvtoVaz) از روسیه. رنو دارای 43 درصد از سهام و چند حق رأی در نیسان ژاپن و 1.55 درصد از سهام شرکت دایملر AG آلمان میباشد (از سال 2012 موتورهای تولیدی شرکت رنو برای خودروهای مرسدس کلاس A و B دایملر مورد استفاده قرار گرفتند). رنو همچنین مالک شرکتهای تابعه شامل RCI بانک (سرمایهگذاری خودرویی)، گروه خرده فروشی رنو (توزیع خودرویی) و موتریو (قطعات خودرو) میباشد. رنو شرکای تجاری متعددی دارد از جمله اویاک-رنو (در ترکیه) و رنو پارس (در ایران). دولت فرانسه، 15 درصد از سهام رنو را در اختیار دارد. شرکت تولیدکنندهی کامیونهای رنو (Renault Trucks) که قبلا با نام صنایع نقلیهای رنو (Renault Véhicules industriels) شناخته میشد، از سال 2001 به ولوو ملحق شده است. کارخانهی تولید ادوات کشاورزی رنو در سال 2008 به طور کامل توسط کارخانهی آلمانی CLAAS (دیگر سازندهی ادوات کشاورزی) خریداری شد. رنو و نیسان در 3 تا 4 سالی که از سال 2011 پشت سر گذاشته شد، در کنار هم در مجموع 4 میلیارد یورو (معادل 5.16 میلیارد دلار آمریکا) در 8 وسیلهی نقلیهی الکتریکی سرمایهگذاری کردند. از زمان شکلگیری برنامهی خودروهای برقی رنو، این گروه بیش از 273000 وسیلهی نقلیهی الکتریکی (برقی) را در سراسر جهان به فروش رسانده است. رنو به خاطر نقش خود در اتومبیلرانی بویژه در بخش رالی، فرمول 1 و فرمول E نیز شناخته شده است. اقدام این شرکت در مدلسازی ریاضی انحنای بدنهی خودرو، در تاریخ اشکال کامپیوتری حائز اهمیت است.
بیشتر بخوانید: رنو - قسمت دوم
شرکت رنو در 25 فوریهی سال 1899، تحت عنوان Société Renault Fréres و توسط لوئیس رنو و برادرانش مارسل و فرناند تاسیس شد. لوئیس یک مهندس باهوش و بلندپرواز بود و پیش از همکاری با برادرانش که مهارتهای تجاریشان را با فعالیت در کارخانهی نساجی پدرشان توسعه داده بودند، چندین الگوی اولیه را طراحی و اجرا کرده بود. لوئیس وظیفهی طراحی و تولید را بر عهده داشت و مارسل و فرناند نیز امور تجاری را مدیریت میکردند. اولین خودروی رنو با نام رنو وویتورت (Voiturette 1CV) پس از آزمون رانندگی در 24 دسامبر 1898 به یکی از دوستان پدر لوئیس فروخته شد.
سال 1901، رنو وویتورت تایپ D سری B
در سال 1903، رنو ساخت موتورهای خود را شروع کرد. تا قبل از این زمان، رنو از موتورهای شرکت De Dion-Bouton استفاده میکرد. اولین فروش انبوه در سال 1905 اتفاق افتاد، زمانی که شرکت Société des Automobiles de Place خودروهای AG1 را به منظور تاسیس ناوگان تاکسیرانی خریداری کرد. این وسائلنقلیه بعدها توسط ارتش فرانسه برای نقل و انتقال نظامیان در جنگ جهانی اول مورد استفاده قرار گرفتند که باعث شد به آنها لقب «Taxi de la Marne» داده شود. تا سال 1907، درصد زیادی از تاکسیهای مورد استفاده در لندن و پاریس، ساخت شرکت رنو بودند. رنو همچنین پرفروشترین برند خارجی نیویورک در سالهای 1907 و 1908 نیز بود. در سال 1908 شرکت رنو 3575 وسیلهی نقلیه ساخت که آن را به بزرگترین کارخانهی خودروسازی کشور تبدیل کرد. برادران رنو به خوبی متوجه این موضوع بودند که شرکت در مسابقات اتومبیلرانی تا چه حد میتواند بر محبوبیت خودروهای آنها بیافزاید. رنو با موفقیت در اولین مسابقات شهر تا شهر که در سوئیس برگزار شد، خود را به همگان شناساند که این موضوع منجر به رشد سریع فروش محصولات شد. لوئیس و مارسل هر دو در مسابقات اتومبیلرانی شرکت میکردند تا اینکه مارسل در جریان یک تصادف در مسابقهی پاریس-مادرید که در سال 1903 برگزار میشد، کشته شد. پس از آن اگر چه لوئیس دیگر هرگز در مسابقات شرکت نکرد با این حال شرکتش فعالیت خود در این حوزه را به شدت حفظ کرد، به نحوی که Ferenc Szisz در سال 1906 با استفاده از خودروی رنو AK 90CV برندهی اولین دورهی مسابقهی اتومبیلرانی Grand Prix شد. پس از بازنشستگی فرناند به دلیل بیماری در سال 1906، لوئیس کنترل کامل شرکت را به دست گرفت. فرناند در سال 1909 فوت کرد و لوئیس بعنوان تنها مالک باقی مانده، نام شرکت را به Société des Automobile Renault (شرکت خودروسازی رنو) تغییر داد. رنو شهرت خود در نوآوری را از همان آغاز حفظ کرد. در آن زمان، خودروها اشیاء لوکسی به شمار میروند که بدون خطوط پیشرفتهی سرهمبندی (Assembly) تولید میشدند. قیمت کوچکترین رنوها در آن زمان حدود 3000 فرانک یعنی معادل 10 سال حقوق یک کارگر متوسط بود. در سال 1905، رنو راهکارهای تولید انبوه و در سال 1913 روشهای خودکار تولید را معرفی کرد. در سال 1911، رنو هنری فورد را در کارخانهی هایلند پارک ملاقات کرده و برخی اصول تولید را از این سفر اقتباس کرد. رنو در سالهای پیش از جنگ اقدام به تولید اتوبوس و خودروهای تجاری کرد. اولین کامیون تجاری واقعی شرکت در سال 1906 تولید شد. در طول جنگ جهانی اول، تولیدات شرکت به سمت مهمات و موتور هواپیما (اولین موتورهای هواپیمایی موسوم به رولزرویس با الهام از واحدهای هواپیمایی خنک شونده با هوا به نام V8 طراحی و تولید شدند) و وسائل نقلیهای نظیر تانک انقلابی Reanult FT متمایل شد. طرحهای نظامی شرکت بسیار موفقیتآمیز بودند به نحوی که لوئیس به دلیل مشارکت شرکت در جنگ، مدال افتخار را کسب کرد. شرکت موتورهای خود را برای استفاده در کارخانههای خودروسازی صادر میکرد. خودروهایی نظیر GJG از جمله خودروهای آمریکایی بودند که از موتور 4 سیلندری رنو با قدرت 26 اسب بخار (19 کیلووات) یا 40 اسب بخار (30 کیلووات) استفاده میکردند.
سال 1911 رنو CC
لوئیس رنو، با وارد کردن شرکت رنو به حوزهی تولید ابزار و ادوات کشاورزی پس از سال 1918، فعالیت آن را گسترش داد. جنگ بین سالهای 1914 تا 1918 منجر به تولید محصولات جدید بسیاری شد. اولین تراکتور رنو، تایپ GP بین سالهای 1919 تا 1930 تولید شد. این تراکتور بر اساس تانک FT به تولید رسید. رنو تلاش کرد تا همزمان با اینکه مشکلات نیروی کار و بورس آمریکا باعث کندی رشد شرکت شده بود، با محبوبیت رو به رشد «People's Car» که خودروهای کوچک با قیمت مناسب تولید میکرد به رقابت بپردازد. رنو همچنین باید راهی برای توزیع هر چه کارآمدتر وسایلنقلیهی خود پیدا میکرد. در سال 1920 لوئیس یکی از اولین قراردادهای توزیع خود را با گوستاو گودت، یک کارآفرین از آمین فرانسه امضا کرد که هنوز هم همکاری آنها ادامه دارد. شکل قسمت جلویی خودروها قبل از جنگ جهانی اول، به دلیل قرارگیری رادیاتور در پشت موتور، منحصر بفرد بود. رادیاتور به این دلیل پشت موتور قرار میگرفت که بتواند حالتی شبیه به آنچه که «درپوش ذغال» [Coal scuttle] نامیده میشد ایجاد کند. این موضوع تا دههی 1920 میلادی ادامه پیدا کرد. در سال 1930 بود که در تمام مدلها، رادیاتور در جلوی موتور قرار گرفتند. در سال 1925 علامت درپوش از شکل حلقوی به شکل آشنای الماس ممتد تغییر یافت. نصب رادیاتور در پشت موتور و مقابل فایروال در دهههای 1950 و 1960 میلادی ادامه یافت، جایی که موتور به صورت طولی در قسمت عقبی وسیلهی نقلیه نصب میشد. رنو مدلهای جدیدی را در نمایشگاه خودروی پاریس که در سپتامبر و اکتبر هر سال برگزار میشد معرفی کرد. این موضوع منجر به ابهام در مورد سال تولید مدل شد. بعنوان مثال خودروی مدل 1929 اکثرا در سال 1920 تولید میشد. خودروهای رنو در این دورهی زمانی دو خط مدل داشتند؛ مدلهای اقتصادی با موتورهای چهار سیلندری که در سالهای دههی 1930 میلادی پسوند «کواتر» را به دوش میکشیدند و مدلهای شش سیلندر که در ابتدا با پسوند «شش» و بعدها با پسوند «استلا» به فروش رسیدند. بعنوان مثال، در سال 1928 زمانی که رنو 45,809 خودرو تولید کرد، 7 مدل آن با نامهای 6CV؛ 10CV، موناسیکس؛ ویواسیکس شروع میشدند. رنو 8 نوع فرم بدنه را تولید میکرد. بدنههای طویلتر نیز برای سازندگان خودرو در دسترس بودند. کوچکترین بدنهها بیشتر از همه محبوبیت داشتند در حالیکه 18/24CV کمترین میزان تولید را داشت. گرانقیمت ترین بدنه در هر طیف (Range)، بدنهی بسته بود. رودسترها (Roadster) و خودروهای مسافرتی (Tourer یا Torpedo) ارزانترین قیمت را داشتند.
رنو Reinastella
مدیریت بخش لندن در سال 1928 برای رنو حائز اهمیت بود. بازار بریتانیا نسبتا بزرگ بود و آمریکای شمالی نیز برای واردات خودروهای لوکس تعرفه دریافت میکرد. سیستم تعلیق بلند، سیستم سرمایشی ارتقا یافته و بدنههای خاص، همگی از خصوصیات متداول خودروهایی بودند که به خارج از کشور صادر میشدند. تا سال 1928، صادرات به ایالات متحده از حالت اوج خود در قبل از جنگ جهانی اول به تقریبا صفر در سال 1928 رسیده بود. یک خودروی مسافرتی تایپ NM 40CV بیش از 4600 دلار آمریکا قیمت داشت (معادل 69330 دلار در سال 2020)، چیزی معادل یک کادیلاک V-12، فیات 520، پکارد 8 یا دلاهای (Delahaye). لیموزینهای بستهی 7 صندلی نظیر رنو Supeastella از قیمت 6000 دلار شروع میشدند (معادل 90430 دلار در سال 2020). خودروها به صورت محافظهکارانهای مهندسی و ساخته میشدند. رنو Vivasix مدل PG1 تحت عنوان یک مدل «ورزشهای اجرایی» که در سال 1927 آغاز شد به فروش رسید. وزن کمتر، بدنهی فولادی و داشتن موتوری با حجم 3180 سیسی، فرمولی را بوجود آورد که تا پایان جنگ جهانی دوم دوام آورد.
مدلهای موسوم به «de Grand Luxe Renaults» که فاصلهی بین چرخهای جلو و عقب آنها اندازهای بیش از 12 فوت(3.7 متر) بود به تعداد زیاد و در دو نوع عمدهی 6 و 8 سیلندری تولید میشدند. در سال 1927 مدلهای NM، PI و PZ گرند رنوی 6 سیلندری، 3 سیستم تعلیق پشتی خودرو را معرفی کردند که به حفظ پایداری مورد نیاز خودروها در سرعتهای بالای 90 مایل (140 کیلومتر) در ساعت کمک میکرد. رینستلای 8 سیلندری، در سال 1929 معرفی شد و نهایتا به مدل برتر سوپر استلا در سال 1939 ارتقا یافت. بدنهسازان آن زمان عبارت بودند از کلنر، لابوردت، جی. راثچایلد ات فیلس و بدنهرنو. دیوارههای داخلی بدنههای بستهی رنو، اغلب با کارهای چوبی راثچایلد (Rothschild) تزئین میشدند.
رنو ویوا گرند اسپورت و هلن بوشر. در دههی 1930 میلادی، رنو با استفاده از هواپیماهای کادرون و به لطف موتورهای 6 سیلندری و راحتی آیرودینامیک آنها توانست چندین رکورد جهانی سرعت را به نام خود ثبت کند.
در سال 1928، رنو خصوصیات ارتقا یافتهای را به خط «استلا»ی تولیدات خود افزود. شکل فضای داخلی ویوااستلا و گرند رنو تغییر یافته و یک ستارهی کوچک نیز در بالای لوگوی مستقر در داشبورد جلویی قرار گرفته بود. این اقدام توانست مدلها را به طور موفقیتآمیزی از هم جدا کند و در سال 1930 نام تمام خودروها از حالت قبلی خود یعنی 2 علامت شناسایی به شکل آلفا، به پسوند استلا تغییر کرد. رنوهای گرند (Grand Renaults) با صرف مقادیر قابل توجهی از آلومینیوم ساخته میشدند. موتورها، ترمزها، سیستمهای ارتباطی، کف و لبههای خودرو و تمام پنلهای خارجی بدنه همگی از آلومینیوم ساخته شده بودند. از بین اندک تعدادی از این خودروها که ساخته شده بودند، بسیاری از آنها به مراکز اوراق ارسال شدند تا برای کمک به جنگ مورد استفاده قرار بگیرند. در سال 1931، رنو موتورهای دیزل را برای وسایل نقلیهی تجاری خود معرفی کرد. رنو یکی از معدود سازندگان فرانسوی خودرو بود که تولید موتور هواپیما پس از جنگ جهانی اول را ادامه داد. در اواخر دههی 1920 میلادی، شرکت تلاش کرد تا به منظور رقابت با شرکت Pratt & Whitney موتورهای پر قدرت نظامی تولید کند که موفقیت آمیز نبود، با این حال موتورهای شهری آن با نتایج بهتری همراه بودند. در دههی 1930 میلادی، رنو کنترل کارخانهی ساخت هواپیما موسوم به کادرون (Caudron) را به دست گرفته و بر ساخت هواپیماهای کوچک متمرکز شد. در همین سالها شرکت سهام Air France را به دست آورده و در تأسیس شرکت پست هوایی Air Bleu مشارکت کرد. هواپیماهای رنو کادرون چندین رکورد جهانی سرعت را در دههی 1930 شکاندند. رنو بعنوان بخشی از تلاش فرانسه برای تجهیز مجدد ارتش خود، تولید تانک را ادامه داده و مدلهای D1 و جانشین FT یعنی R35 را توسعه داد.
در اواخر دههی 1920 و اوایل دههی 1930میلادی، شرکت سیتروئن، رنو را پشت سر گذاشته و به بزرگترین کارخانهی خودروسازی فرانسه تبدیل شد. در آن زمان مدلهای سیتروئن نوآورانهتر و محبوبتر از مدلهای رنو بودند. با این حال، تا اواسط دههی 1930 میلادی، کارخانجات فرانسه با رکود شدیدی مواجه شدند. رنو در ابتدا توانست ضررهای وارده را با استفاده از محصولات تراکتوری، ریلی و ادوات جنگی خود جبران کند، اما سیتروئن ورشکسته شده و بعدها توسط میشلین خریداری شد. این موضوع باعث شد تا رنو مجددا به بزرگترین کارخانهی خودروسازی تبدیل شود، موقعیتی که قرار بود تا دههی 1980 میلادی همچنان در اختیار آن باشد. در نهایت رنو تحت تاثیر یکی از بحرانها و رکودهای بزرگ اقتصادی قرار گرفت. شرکت رنو کارخانهی کادرون و بخش تولید موتورهای هواپیماییاش را به شرکتهای مرتبط ولی خودمختار واگذار کرده و هستهی تجاری خود یعنی خودروسازی را حفظ نمود. بین سالهای 1936 و 1938، چندین مورد جنجال، حمله و اغتشاشات کارگری در صنعت خودروسازی فرانسه اتفاق افتاد. اغتشاشات نهایتا توسط شرکت رنو و به شکلی سختگیرانه سرکوب شد به نحوی که بیش از 2000 نفر کار خود را از دست دادند.
رنو سلتاکوآتر، سال 1935
پس از تسلیم فرانسه در سال 1940، لوئیس رنو از تولید تانک برای نازیهای آلمان که کنترل کارخانههایش را در اختیار گرفته بودند خودداری کرد. از آنجایی که رنو تانکهای UE را برای متحدین میساخت، او در عوض اقدام به ساخت کامیون کرد. در سوم مارس 1942، نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا (RAF) تعداد 235 بمب افکن با ارتفاع پروازی کم را بر فراز ایل سگوئین، بیلانکورت و پاریس به پرواز در آورد که بزرگترین حمله به یک هدف واحد در طول جنگ محسوب میشود. تعداد 460 تن بمب طی این عملیات بر روی هدف و مناطق اطراف آن رها شدند که منجر به خسارات گسترده در کنار تلفات جانی سنگین گردیدند. رنو توانست در سریعترین زمان ممکن کارخانه را بازسازی کند، اما بمباران یک سال بعد در 4 آوریل و این بار توسط آمریکاییها و در 3 و 15ام سپتامبر 1943 نیز تکرار شد. چند هفته پس از آزادسازی پاریس و در آغاز سپتامبر 1944، درهای کارخانه در زمین بیلانکورت رنو بازگشایی شدند. عملیات بازگشایی به کندی و در فضایی مسموم با نقشه و توطئهچینی سیاسی انجام شد. در سال 1936، کارخانهی بیلانکورت تبدیل به صحنهی اغتشاشات خشن سیاسی و صنعتی تحت لوای حکومت جبههی محبوب لئون بلام شده بود. خشونتها و تکانشهای سیاسی که پس از آزادسازی پاریس رخ دادند به وضوح بازتابی از کشمکش و رقابت بین ائتلاف کاپیتالیستی و مقاومت کمونیستی بودند. در پاسخ به وضعیت نامنظم رنو، در 27 سپتامبر 1944، شورای وزرای فرانسه یک نشست با ریاست شارل دو گول برگزار کرد. سیاستهای پس از جنگ اروپا، به سرعت به دو دستهی کمونیست و ضد کمونیست تقسیم شده بود و در فرانسه، دو گول به مقاومت در برابر تلاش حزب کمونیست برای سیطره بر منافع متعلق به قهرمانان مقاومت ایستادگی میکرد. بیلانکورت از نظر سیاسی یک قلعهی نظامی کمونیستی بود. نهایتا دولت تصمیم گرفت تا کارخانجات رنو را مصادره کند. یک هفته بعد، در 4 اکتبر، پیر لوفوشو یکی از رهبران مقاومت و دارای پیشزمینهی مهندسی و مدیریت رده بالا با توجه به مسئولیتهایش به عنوان مدیر موقت کارخانه منصوب شد. در همین حال، دولت موقت، لوئیس رنو را به همکاری با آلمان متهم کرد. در جو آشفتهی آن روزهای پس از آزادسازی، با اتهامات وحشیانهای که به دیگران زده میشد، وکیل رنو به او توصیه کرد تا خود را به دادگاه معرفی کند. او پیش از قاضی مارسل ماراتی و در 22 سپتامبر 1944 در دادگاه ظاهر شده و در 23 سپتامبر 1944 دستگیر شد، جایی که چندین رهبر صنعت خودروسازی نیز دستگیر شده بودند. برخورد زنندهی رنو با اغتشاشات سالهای 1936 تا 1938 باعث شده بود تا او بدون متحد مانده و کسی به کمکش نیاید. او به زندان فرن فرانسه فرستاده شد و در تاریخ 24 اکتبر 1944 در حالیکه منتظر دادگاه بود در شرایطی نامعلوم درگذشت.
در یکم ژانویهی 1945، با فرمان دو گول، شرکت رنو به علت فوت رنو از مالکیت او خارج شد. در 16 ژانویهی همان سال، این شرکت به طور رسمی ملی شده و نام آن به Régie Nationale des Usines Renault تغییر یافت. کارخانجات رنو تنها کارخانههایی بودند که توسط دولت فرانسه به صورت دائمی سلب مالکیت شدند. در سالهای بعد خانوادهی رنو تلاش کردند تا با کمک دادگاههای فرانسه، ملی شدن رنو را ملغی کرده و بابت خسارات وارده غرامت دریافت کنند. در سال 1945 و مجددا در سال 1961 دادگاهها اعلام کردند که صلاحیت لازم برای رسیدگی به اقدامات حکومت را ندارند.
رنو 4CV
تحت رهبری پیر لوفوشو، رنو هم بازسازی تجاری و هم اغشتاشات کارگری را تجربه کرد که تا دههی 1980 میلادی ادامه داشت. در اوایل دههی 1950 میلادی، رنو حداقل دو مدل «Standard Saloon» و «De Luxe Saloon» را در انگلیس تولید میکرد.
رنو Frégate، سال 1951
در خفقان دوران جنگ، لوئیس رنو موتور عقبی 4CV را تولید کرده بود که بعدا توسط لوفوشو و در سال 1946 به کار گرفته شد. رنو مدت کوتاهی پس از آن، مدل پرچمدار و بسیار مرسوم خود یعنی Renault Frégate را تولید کرد که از موتوری 2 لیتری با 4 سیلندر استفاده میکرد (1951 تا 1960). 4CV رقیب قدرتمندی برای موریس مینور و ولکس واگن Beetle به شمار میرفت و فروش بیش از نیم میلیون نسخه از آن، تولید این خودرو را تا سال 1961 تضمین کرد.
رنو دوفین (Renault Dauphine)
پس از موفقیت 4CV، لوفوشو با اشاره به توسعهی قبلی شرکت، به تلاش خود برای ترغیب وزارت تولید فرانسه ادامه داد که قصد داشت شرکت رنو به یک کارخانهی کامیونسازی تبدیل کند. او تولید دوفین (تا زمان مرگش) را با کمک پائول ماروت که باعث پیشتاز شدن بخش رنگ و منسوجات شرکت شده بود، ادامه داد. دوفین به خوبی به فروش میرفت چرا که شرکت نسبت به تولید و فروش آن در خارج از کشور، یعنی در آفریقا و آمریکای شمالی مبادرت میورزید. دوفین در ایالات متحده در ابتدا فروش خوبی داشت اما بعدها به دلیل افزایش رقابت از سوی شرکتهای در حال پیدایش بومی، نظیر شورولت کورویر (Chevrolet Corvair) فروش آن تقریبا به طور کامل از بین رفت. رنو همچنین رودستر رنو کاراول (Renault Caravelle) را نیز به فروش میرساند که خارج آز آمریکای شمالی، Floride نامیده میشد.
رنو R8 جوردینی (Renault R8 Gordini) اولین خودروی مسابقهای بود که برای استفادهی عمومی تولید شد.
در دههی 1950 میلادی، رنو کارخانههای کوچک فرانسوی تولیدکنندهی وسایل نقلیهی سنگین (Souma و Latil) را جذب کرده و در سال 1955 آنها را با شاخهی کامیون و اتوبوس خود ادغام کرد تا به این ترتیب شرکت Société Anonyme de Véhiculues Industriels et d'Equipments Mécaniques (به اختصار Saviem) را ایجاد کند.
1966، رنو 4
رنو سپس دو خودروی موفق را تولید کرد - رنو 4 (سالهای 1961 تا 1992) که یک رقیب کاربردی برای سیتروئن 2CV بود و رنو 8. رنو 10 با موتور عقبی بزرگتر پس از موفقیت رنو 8 تولید شد و آخرین رنو با موتور عقبی بود. شرکت در تولید رنو 16 مدرنتر برای خریداران ثروتمندتر نیز به موفقیت دست یافت. این خودرو یک خودوری هاچ بک بود که در سال 1996 تولید شد و پس از آن نیز رنو 6 با ابعاد کوچکتر روانهی بازار شد.
سال 1969، رنو 12
در ژانویهی سال 1970، کارخانه 25مین سالگرد ملی شدن خود با نام Régie Nationale des Usines Renault را جشن گرفت. دههی 1960 دههی رشد قدرتمند شرکت بودند؛ چند ماه قبل در اکتبر 1969، کارخانه، رنو 12 را با ادغام فلسفهی مهندسی خودورهای هاچبک خود یا طرح محافظهکارانه تر«سه-جعبه» تولید کرده بود. مدل رنو 12 چهار درب، بین رنو 6 و رنو 16 قرار میگرفت. این مدل بسیار موفقیت آمیز بود. سال 1970 همچنین اولین سالی بود که در آن رنو تنها در یک سال بیش از 1 میلیون خودرو تولید کرد.
رنو فوئگو توانست در مجموعه مسابقات اتومبیلرانی TC 2000 آرژانتین در سالهای بین 1986 تا 1993 میلادی 8 بار قهرمان مسابقات شود.
مدل کوچکتر و اقتصادیتر شرکت یعنی رنو 5، در سال ژانویهی سال 1972 رونمایی شد که با توجه به بحران انرژی در سال 1973 کاملا موفقیت آمیز بود. در سالهای دههی 1970 میلادی مدلهای R4، R5، R6، R12، R15، R16 و R17 تولید شده و دو مدل جدید رنو 18 و رنو 20 نیز معرفی شدند. در اواسط دههی هفتاد، شرکتهای صادراتی از پیش تاسیس شده رنو، به حوزههای مختلف صنعتی ورود کرده و محصولات خود را به سراسر جهان از جمله جنوب شرقی آسیا صادر کردند. بحران انرژی باعث شد تا شرکت رنو مجددا تلاش کند به بازار آمریکای شمالی هجوم ببرد. علیرغم موفقیت دوفین در ایالات متحدهی آمریکا در اواخر دههی 1950 میلادی و یک پروژهی اسمبل ناموفق در شهر سن بورنو دو مونتارویل کبک (در سالهای 1964 تا 1972)، رنو در انتهای دهه از آمریکای شمالی ناپدید شد. رنو سهام عمدهی شرکت Automobiles Alpine را در سال 1973 به دست آورد و در طول دههها نیز با Nash Motors Rambler و شرکت قبل از آن یعنی American Motors Corporation (موسوم به AMC) همکاری داشته است. از سال 1962 تا 1967، رنو کیتهای CKD (بستهی قطعات کامل) مورد استفاده در تولید سدانهای کلاسیک Rambler را در کارخانهی خود در بلژیک سرهمبندی میکرد. رنو فاقد خودروهای بزرگ یا لوکس در خط تولید خود بود و «Renault Rambler» بعنوان جایگزینی برای خودروهای «Fintail» مرسدس بنز به شمار می رفت. بعدا، رنو به تولید و فروش خودروی هیبرید AMC's Rambler American و Rambler Classic ادامه داد که در آرژانتین Renault Torino نیز نامیده میشد (از طریق IKA-Renault به فروش میرسید). رنو با AMC در دیگر پروژهها، نظیر تولید موتور چرخاننده در اواخر دههی 1960 میلادی نیز همکاری کرد. در اواخر دههی 1960 و 1970 میلادی، رنو شرکتهای تابعه را در اروپای شرقی (مهمتر از همه، داچیای رومانی) و آمریکای جنوبی (که بسیاری از آنها همچنان فعال هستند) تاسیس کرده و توافقنامهی همکاری تکنولوژیک با ولوو و پژو امضا کرد (بعنوان مثال برای توسعهی موتور PRV V6 که در اواخر دههی 1970 میلادی در رنو 30، پژو 604 و ولوو 260 مورد استفاده قرار گرفت). در اواسط دههی 1960 میلادی، رنو استرالیا در ملبورن افتتاح شد. شرکت مدلهای R8، R10،R12 ، R16 و کوپههای اسپورت R18 و R20 را تولید و اسمبل میکرد. این واحد در سال 1981 بسته شد. رنو استرالیا همچنین انواع پژو را ساخته و به فروش میرساند. از سال 1977 آنها واگنهای فورد کورتینا استیشن را تحت قرارداد منعقد شده اسمبل میکردند - زیانهای ناشی از این قرارداد منجر به تعطیلی آن شد. زمانی که پژو، سیتروئن را تصاحب کرده و PSA را تاسیس کرد، همکاری خود با رنو را کاهش داد، با این حال تولید پروژههای مشترک همچنان ادامه داشت. پیش از ادغام با پژو، سیتروئن کارخانهی ساخت کامیون و اتوبوس موسوم به Berliet را در دسامبر سال 1974 به رنو فروخته بود. رنو نیز این شرکت را در سال 1978 با شاخهی Saviem خود ادغام کرد تا شرکت Renault Véhicules Industriels را ایجاد نماید که به تنها کارخانهی فرانسوی تولیدکنندهی وسایل نقلیهی تجاری تبدیل شد. در سال 1976، رنو شرکت را به چهار حوزهی تجاری تقسیم کرد: حوزهی اتومبیل (برای خودرو و وسایلنقلیهی تجاری سبک وزن که به اختصار LCV نامیده میشوند)، حوزهی مالی و خدمات، حوزهی وسایل نقلیهی تجاری (بدنهها و کامیونهایی با وزن بیش از 2.5 تن) و حوزهی اقدامات فرعی تحت نظر شاخهی سرمایهگذاریهای صنعتی (ماشین آلات کشاورزی، پلاستیک، ریختهگری و غیره). در سال 1980، رنو 2,053,677 خودرو و LCV تولید کرد. خودروهایی که در آن زمان تولید شدند عبارت بودند از رنو 4، 5، 6، 7، 12، 14، 16، 18، 20 و 30. LCVها نیز شامل Société 4، 5، 6 و استافت (Estafette) بودند. شرکت 54,086 اتوبوس/بدنه و کامیون نیز تولید کرد.
رنو 5 توربو
در آمریکای شمالی، رنو با AMC شراکت داشت و ضمن قرض دادن مرکز تولیدی (Operating capital) به این شرکت، 22.5 درصد از سهام خرد آن را در سال 1979 خریداری کرد. اولین رنویی که با واسطهگری AMC به فروش رسید R5 بود که بعدا Renault Le Car نامگذاری شد. شرکت جیپ سهام شناور AMC را تا زمانی که تولید محصولات جدید XJ Cherokee میسر شد در اختیار داشت. زمانی که فروش محصولات چهار چرخی نظیر کامیون در اوایل 1980 متوقف شد، شرکت AMC در خطر ورشکستگی قرار گرفت. برای محافظت از سرمایهگذاریاش، رنو AMC را با دادن پول نقد و در ازای کنترل 47.5 درصد مایملک آن نجات داد. رنو برخی بخشهای اجرایی AMC را عوض کرده و Jose J. Dedeurwaeder از شرکت رنو را به ریاست AMC گمارد. همکاری با AMC منجر به فروش وسایل نقلیهی جیپ در اروپا شد. Jeep XJ Cherokee شاید یک پروژهی مشترک AMC-رنو بوده باشد چرا که برخی از بخشهای کلی مجموعهی XJ با همکاری رنو و مهندسین AMC تولید میشدند (AMC اصرار میکرد که XJ Cherokee توسط پرسنل AMC طراحی شده است با این حال یک مهندس سابق رنو بود که سیستم تعلیق جلویی Qudra-Link را برای سری XJ تولید کرد). جیپ همچنین از چرخها و صندلیهای رنو استفاده میکرد. استراتژی کلی AMC این بود که در عمل با استفاده از قطعات و تخصص مهندسی رنو، هزینههای مربوط به تولید را کاهش دهد. این موضوع منجر به بهبود Inline six- درگاه الکترونیک تزریق بنزین (که معمولا Renix خوانده میشود) شد و آنرا به یک نیروگاه مدرن و رقابتی با قدرت پرش از 110 به 170 اسب بخار (82 تا 132 کیلووات) و با جابجایی کمتر (از 4.2 به 4.0 لیتر) تبدیل کرد.
رنو فلوراید، سال، 1958
ایدهی XJC Cherokee که در سال 1983 بعنوان جایگرینی برای مجموعهی XJ مطرح شد نیز یک همکاری مشترک بین مهندسین AMC و رنو بود تا زمانی که این طرح پس از سال 1987 و بعد از آنکه رنو سهام AMC (که کار خود را در سال 1989 بعنوان Jeep Concept 1 آغاز کرده و بعدها در آوریل 1992 به Jeep Grand Cherokee تبدیل شد) را فروخت، به شرکت کرایسلر (Chrysler) ارث رسید. تلاش رنو-AMC در بازاریابی برای خودروهای مسافرتی در مقایسه با محبوبیت خودروهای جیبپ ناموفق بود. دلیل این موضوع این بود که در آن زمان انواع خودروهای رنو در دسترس بودند، بحران انرژی پایان یافته بود و مردم نیز به خرید خودروهای کوچکتر و اقتصادیتر متمایل بودند. یک استثنا در این میان، رنو آلیانس (یک نسخهی آمریکاییسازی شدهی رنو 9) بود که بعنوان مدل سال 1983 آغاز به کار کرد. از آنجایی که آلیانس در زمین کارخانهی AMC در کنوشا در ایالت ویسکانسین اسمبل میشد، توانست در سال 1983 جایزهی خودروی بومی سال Motor Trend را دریافت کند. از آنجایی که 72 درصد از محتویات این خودرو ساخت ایالات متحده بود صلاحیت لازم برای آنکه یک خودروی بومی شناخته شود را داشت و به این ترتیب اولین خودرو با نام خارجی بود که برندهی جایزه شد (در سال 2000 میلادی Motor Trend اعطای جایزهی جداگانه به وسایل نقلیهی بومی و وارداتی را متوقف کرد). یک جنبهی جالب از ارتباط با AMC این بود که رنو متوجه تاثیر بایکوت شرکتهای تجارتکننده با اسرائیل توسط اتحادیهی عرب شد، چرا که AMC خودروهای جیپ را در آنجا و با مجوز رنو تولید میکرد. در نتیجه نقشههایی که برای فروش رنو 9 در خاورمیانه طرحریزی شده بودند نقشه بر آب شدند. محصولات ساخت ایالات متحده در دههی 1980 میلادی شامل رنو آلیانس GTA و GTA قابل تبدیل ( یک خودرو با قابلیت تغییر خودکار سقف که از موتور 2 لیتری استفاده میکرد و در مقایسه با خودروهای کلاس خود بزرگتر بود) و رنو Fuego کوپه بود. پس از آلیانس، انکور به بازار ارائه شد که به نوعی نسخهی آمریکایی رنو 11 بوده و یک خودوری هاچبک بر پایهی آلیانس به شمار میرفت. در سال 1982، رنو پس از ولکسواگن به دومین شرکت اروپایی تولیدکنندهی خودرو در ایالات متحده تبدیل شد. با این حال رنو سریعا هدف شکایات مشتریان شد که از کیفیت کم محصولات آن ناراضی بودند؛ به این ترتیب فروش آن شدیدا کاهش یافت. نهایتا رنو در سال 1987، بخش AMC را پس از سکته مدیر رنو، Georges Besse، توسط گروه Action directe به کرایسلر فروخت.
سال 1974، رنو 17 کوپه
رنو Medallion (رنو 21 در اروپا) سدان و واگن در حد فاصل سالهای 1987 تا 1989 و از طریق شرکت Jeep-Eagle به فروش میرسید. Jeep-Eagle شاخهای از کرایسلر بود که از AMC سابق بوجود آمده بود. واردات رنو پس از سال 1989 پایان یافت. یک سدان تمام اندازهی 4 درب به نام Eagle Premier در مدت زمان همکاری بین رنو و AMC تولید شد. طرح Premier و نیز سهولت ساخت آن بر اساس آخرین تکنولوژی در برامالئا، شهر اونتاریو، کانادا نقطهی آغازی برای سدانهای براق LH نظیر Eagle Vision و Chrysler 300M بود. در اوایل سال 1979 میلادی رنو بعنوان بخشی از تلاش خود برای ورود به بازار ایالات متحده، 20 درصد از سهام کارخانهی کامیونسازی Mack را خریداری کرد. هدف این اقدام، امکان استفاده از شبکهی گستردهی توزیع کامیونهای سبک وزن این شرکت بود. در سال 1983، رنو سهام خود در شرکت Mack را به 44.6 درصد افزایش داد. در سال 1987 رنو مالکیت 42 درصد از سهام خود را به Renault Véhicules Industriels منتقل کرد.
در اواخر دههی 1970 و اوایل دههی 1980 میلادی، رنو مشارکت خود در اتومبیلرانی را افزایش داده و نوآوریهایی نظیر توربوشارژر را در خودروهای فرمول 1 خود به کار گرفت. سرپرست مهندسین رنو، Georges Douin، نصب موتورهای توربو شارژ بر روی طیفی از محصولات رنو که از سال 1980 تولید میشدند را رهبری کرد. 10 درصد از خودروهای اروپایی دارای فناوری توربوشارژ در سال 1984، ساخت شرکت رنو بودند. طرحهای شرکت برای خودروهای جادهای، در دیگر جنبهها نیز انقلابی به شمار میرفتند - Renault Espace یکی از اولین مینیون ها بود که به مدت 2 دهه شناختهشدهترین مین ون اروپا باقی ماند. رنوهای نسل دوم اعم از رنو 5، رنو 9 (برندهی جایزهی خودروی سال اروپا) و اکثر رنوهای لوکس با آیرودینامیک 25، همگی در اوایل دههی 1980 تولید شدند. در همان زمان، کیفیت کم محصولات باعث آسیب به نام این شرکت شد. رنو 14 که سرنوشت نافرجامی داشت، احتمالا نقطهی اوج این مشکلات در اوایل دههی 1980 بود.
مشتریان گرامی در نظر داشته باشید در خصوص خرید و یا مشاوره درباره لوازم یدکی هیوندای یا لوازم یدکی کیا میتوانید با کارشناسان ما تماس حاصل فرمایید.
تمامی حقوق وب سایت متعلق به گروه پارتستان می باشد.
© 2018 PARTESTAN . ALL RIGHTS RESERVED