سانروف یا پنجرۀ سقفی[1] پنل قابل حملی است که برای پوشش دادن پنجرهای که در سقف اتومبیل تعبیه شده به کار میرود و با باز شدن آن این پوشش برداشته شده، نور و یا هوای تازه وارد اتاق مسافر میشود. عملکرد سانروفها میتوانند به صورت دستی و یا موتوری باشد و در اشکال، اندازه و سبکهای متنوع و زیادی موجود هستند. در حالیکه امروزه عبارت «سانروف» به طور کلی برای توصیف هرگونه پنل شیشهای که در سقف به کار میرود، استفاده میشود، سابق بر این برای توصیف قطعه شیشههای بیحرکتی که به صورت ثابت و محکم در سقف تعبیه شده بودند، از عبارت «مونروف[2]» استفاده میکردند. «مونروف» پنلی شیشهای دارد که شفاف و معمولا دودی است. عبارتهایی که پیش از این برای سانروف استفاده میکردند شامل Sunshine Roof به معنای سقف آفتابی، Sliding Head به معنای سر کشویی و Sliding Roof به معنای سقف کشویی میشود.
سانروف کشویی پورشه کارِرا 911 (تیپ 991)
یکی از پیکربندیهای رایج در اتومبیلهای اولیه شامل سقفی ثابت برای سرنشینان قسمت عقب و کابین سر باز و بدون پوشش برای راننده میشد، این سبک به نام کوپه دو ویه (Coupe de Ville)، سِدانکا (Sedanca) (دو در)، یا سدانکا دو ویه (Sednca de ville) شناخته شده است. باز بودن کابین راننده به او اجازه میدهد تا ارتباط بیشتری با محیط پیرامون خود داشته باشد، و نشان میدهد که صاحب ماشین رانندهای استخدام کرده و بابت این کار به او حقوقی میپردازد (یکی از دلایلی که شوفر یا راننده یونیفرم میپوشد)، به موجب لباس آنها میتوان راننده را از صاحب ماشین تشخیص داد (دلیل دیگری برای پوشیدن یونیفرم). سرعت جادهای افزایش یافت و استفاده گاه و بیگاه از وسایل نقلیه به استفاده دائم و تمام وقت برای حمل و نقل تبدیل شد و این امر باعث میشد که ماشین بیشتر و بیشتر در آب و هوای بد و شرایط جوی نامساعد مورد استفاده قرار بگیرد. بنابراین برای فراهم کردن پناهگاهی بهتر برای راننده، به پوشش و سقف موقتی نیاز داشتند. این سقفهای موقتی، درابتدا گاهی فقط یک تکه چرم کشیده شده بود و به تدریج ساختار پیچیدهتری پیدا کرد و شامل قاب و چرم یا پارچههای ضدآب شد و در نهایت سازهای را تشکیل داد و حتی شامل فضاهایی برای ذخیره قطعات میشد. این فضا در زمانی استفاده میشد که این قطعات مورد استفاده قرار نمیگرفتند.
در اواخر دهه 1920 نسخۀ مناسب و راحتتری از این سقف موقت مورد استفاده قرار میگرفت. در این سقف موقت، صفحۀ فلزی جامدی به حالت کشویی سُر میخورد و به شکافی بالای اتاقک سرنشیان میرسید، این سقف موقت گاهی اوقات دو ویه تاشو (de Ville extension) نامیده میشود. در اویل 1930، ماشینها با سبک سدان (Sedan) ساخته شدند، در این سبک سقف یک تکۀ فلزی بدون هیچ فضای خالی بالای کابین راننده قرار میگرفت. برای ارائه امکانات مشابه ساختار کوپه دو ویه قبلی، سازندههای سفارشی مانند بارکر[3]، گارنی ناتینگ[4]، پارک وارد[5] برای برخی از مدلهای اتومبیلهای بنتلی و رولز رویس پنل پارچهای یا فلزی کشویی تعبیه کردند که مانند سانروفهای مدرن بودند. در این اتومبیلها خط پیوسته سقف، بین شیشۀ جلو اتومبیل و اتاقک سرنشینان، بر خلاف سبک کوپه دو ویه، یکپارچه بود و هیچگونه فضایی میان آنها وجود نداشت و بنابراین، باید دریچۀ قابل مشاهدهای درون سقف تعبیه شود.
در حالی که در ابتدا هدف این بود که راننده در معرض نمایش قرار بگیرد و دیده شود، ماشینهای بنتلی به خصوص بیشتر و بیشتر به مالکین اتومبیل فروخته میشدند تا خودشان رانندگی کنند. در واقع، در بعضی از مدلها برای صندلیهای جلویی پنل کشویی تعبیه شده بود حتی اگر اتومبیل فقط دو صندلی داشت. بنابراین بیشتر اوقات، مدلهای سقف سخت (hard-top) اولیه «دربی» بنتلی به پنلهای سانروف سقفی کشویی مجهز میشدند. پس از آن هدف از تعبیۀ پنلهای کشویی که در ابتدا نشان دادن راننده بود تغییر کرد. هدف از تعبیه سانروف در اتومبیلهای جدیدتر این بود که در روزهایی که وضعیت هوا مطلوب است، رانندهها از محیط اطراف خود بیشتر لذت ببرند.
کوپه امجی دهه 1930 که به سقف کشویی با پنلهای شیشهای
این تکامل به راندن ماشینهای لوکس محدود نشد. وقتی نوبل مابز، کارآفرین شناخته شده کسب و کار تولید سفارشی خود را به ساخت سقفهای کشویی با نام پیتچلی[6] اختصاص داد، اساس بازار سانروف را پایهگذای کرد. مکانیسم پیتچلی هم ثبت اختراع شد و هم برای اولین بار در سال 1925 به صورت علنی نمایش داده شد. در ابتدا، پیتچلی از سیستم سقفهای کشویی برای ساخت تعدادی از اتاقکهای سفارشی استفاده کرد که اتومبیلهای «سالن تورر[7]» سفارش داده بودند و در املاک 201-203 خیابان گریت پورتلند شهر لندن فروخته میشدند. در سال 1927 در مورد اتومبیل دایملر 20/70[8] اسب بخار اینطور گفتند «سقف آن با اشاره انگشت به صورت کشویی باز میشود و تا 50 درصد سقف را پوشش میدهد که با باز کردن آن بدون اینکه داخل ماشین کوران یا باد با شدت جریان بالا وارد شد، هوای بیشتری وارد شده و دید بهتری هم ایجاد میکند.» سیستم سقف کشویی در طی زمان از وسیلهای که پیتچلی خودش بر روی سقف اتومبیل نصب میکرد به گزینهای تبدیل شد که سازندههای اتومبیل آن را به عنوان استانداری برای بدنه اتومبیل پیشنهاد میکردند. تعدادی از سازندههای مختلف آن را از کارخانه و هنگام تولید بر روی اتومبیل قرار دادند. در سال 1929 طراحی آن بهبود یافته بود طوری که هنگام بسته شدن صفحۀ متحرک یا بقیۀ سقف همتراز بود. موریس از سال 1932 با استفاده از فناوری پیتچلی چندین مدل ساخت که شامل موریس مینور (Morris Minor)، موریس ماژور (Morris Major) و موریس تن (Morris Ten) میشد، او در این مدلها چیزی را اضافه کرد که بعدها به عنوان سقف کشویی شناخته شد (از عبارت سر به همان ترتیبی استفاده میشود که در سقف تاشو یا کروکی استفاده میشود[9]). این شامل صفحهای میشود که میتواند به پشت سقف کشیده شود تا بالای سر راننده و سرنشینان دریچهای باز کند. صفحۀ کشویی قفلهایی دارد که باعث میشود پنل در هر موقعیتی از کاملا بسته تا کاملا باز ثابت شود. در سال 1935 ولزلی[10] از سقف پیتچلی استفاده میکرد و با رسیدن به 1936 آستون هم شروع به فروختن مدلهایی از اتومبیلش با سقف کشویی کرد. هیلمن مینکس[11] یکی دیگر از اتومبیلهای ارزان قیمت کوچک بود که به وضوح برای رانده شدن توسط شوفر طراحی نشده بود و در سال 1931 با سبکهای بدنۀ متنوعی ارائه شد که در آن زمان معمول بود، در میان گزینهها بخش سقف کشویی هم وجود داشت، این گزینه در مدل آیرو 1933 (Aero) با پنل شیشهای وجود دارد، همانطور که در تصویر ماشین 1932 نشان داده شده است، این مدل اولین مونروف را ایجاد کرد. در سال 1941 پیتچلی به دلیل عدم پرداخت حق امتیاز از واکسهال شکایت کرد. واکسهال ادعا میکرد که سقف کشویی آنها به جای قسمت بالایی در قسمت عقبی تعبیه شده است به اندازۀ کافی متنوع هست که نخواهند حق امتیاز پرداخت کنند. اما در نهایت پیتچلی برندۀ پرونده شد.
تغییرات در پنلهای سقفی متحرک، قابل جدا شدن و شفاف ادامه داشت. خودروی مفهومی[12] فورد لینکلن X-100 سبک سدانکا را برای یک وسیلۀ بدون راننده بازبینی کرد. این وسیله تارگای شفاف قابل جمع شدن داشت که بعدها پنلهای مونروف ثابت روی وسیلههای 1954 از آنها الهام گرفتند. در 1961 ترایمف[13] TR4 را با سقف سخت قابل جدا شدن به دو بخش، راهاندازی کرد. در طرح سدانکا وقتی قطعۀ وسطی برداشه میشود، قسمت عقب که با شیشۀ عقب ترکیب شده است، میتواند روی ماشین باقی بماند. این مفهوم دوباره در سال 1966 وقتی پورشه نسخۀ ماشینهای اسپرت 911 خود را ساخت، بازسازی و احیا شد و بدین وسیله اصطلاح تارگا از مارک تجاری پورشه را پایهگذاری کرد. از آنجایی که این ماشین هم حلقۀ ثابت دائمی داشت که میچرخید و هم دارای صندلیهای عقبی بود، این طرح حتی شباهت بیشتری به شکل سنتی سدانکا داشت. وقتی 1969 در اسپادا لامبورگینی از اولین سقف که به طور کامل قاب شیشهای شفاف داشت رونمایی کرد، بشارت سقفهای پانورومیک جدید را داد.
هیلمن ایرو میتنکس سال 1934، سقف کشویی خود را با پنل شیشهای آن نشان میدهد – اولین مونروف در دنیا (پیش از آنکه استفاده از این اصطلاح رایج شود)
بر اساس تعریف تاریخی سانروفها آنها غیرشفاف و تیره بودند. امروزه بیشتر گزینههای سانروف کشویی کارخانهای دارای پنل شیشهای هستند و گاهی با اصطلاح مونروف به بازار عرضه میشوند، عبارتی که در سال 1973 توسط جان اتکینسون معرفی شد، او مدیر بازاریابی فورد برای مدل کانیننتال مارک چهارم (Continental Mark IV) بود. در سال اول، فورد مارک چهارم خود را برای نصب آفلاین به شرکت سانروف آمریکایی فرستاد.
تنوع سانروف و مونروف در نصب درون کارخانه یا ارائه آن در بازار به امری طبیعی تبدیل شد که رنج گستردهای از ویژگیها و انتخابات را در بر داشت. سیستمهای سانروف ممکن است دستی یا الکتریکی باشند، درحالیکه بیشتر سیستمهای مونروف الکتریکی و الکترونیکی هستند. سانروفهای دستی ممکن است به اهرم از نوع بالابرنده مجهز باشند. هندل یا اهرم دستی برای سیستم کشویی کار میکند. سیستمهای الکتریکی سقف معمولا مجهز به کابلی هستند که به موتوری متصل است و توسط آن کار میکند و برخی از اشکال دریچههای کشویی را شکل میدهد. امروزه بیشتر سیستمهای سانروف الکتریکی و پیکربندی و ساختار آنها ترکیبی از مدل بالارونده تعبیه شده در درون وسیله یا بالارونده جدا شونده هستند.
سیستمهای مربوط به سقف اتومبیل ممکن است تجهیزات اصلی آن، گزینههای مربوط به کارخانه سازنده (توسط شرکت سازنده ماشین ارائه و پیشنهاد میشود) باشند یا بعد از خرید آن توسط متخصص نصب تجهیزات سقفی به درخواست معامله کنندۀ ماشین یا مشتری خرده فروش بر روی آن نصب شود. به محض اینکه وسیله از خط تولید خارج میشود، گزینههایی که توسط کارخانه پیشنهاد شده امکان قرار گرفتن بر روی سقف و یکپارچه شدن با آن را ندارد و تنها گزینه ممکن تهیۀ آن از بازار است.
سیستمهای مربوط به سقف اتوموبیل در سبکها، اندازه و شکلها زیادی وجود دارند و با اسامی مختلفی شناخته میشوند. اصلیترین انواع آن در ادامه آمده است:
مدل پاپآپ که در بازار بعد از فروش (لوازم یدکی) موجود بوده (سانمیت پاپآپ یا پاپآپ خورشیدی)
مدل اسپویلر که در بازار بعد از فروش (لوازم یدکی) موجود بوده (اسپویلر اسکایروف LSS)
سانروف داخلی (مونروف) در بلیزر چوی
سانروف تاشونده یا folding فولکس واگن بیتل
سانروف کشوی تاپ مانت که در بازار بعد از فروش (بازار لوازم یدکی) پیدا میشود (تاپ اسلایدر اسکای روف 2)
سقف پانورامیک پونتیاک G6
مدل سقف تارگا در پورشه 914
تصویری از مونروف در اتوموبیل هوندا آکورا انتگرا
برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص خرید لوازم یدکی کیا و لوازم یدکی هیوندای می توانید از طریق وب سایت با مراجعه به صفحه تماس با ما می توانید با کارشناسان ما در ارتباط باشید.
[1] Sunroof
[2] Moonroof
[3] Barker
[4] Gurney Nutting
[5] Park Ward
[6] Pytchley
[7] Tourer saloon
[8] Daimler
[9] منظور کلمه Head در Sliding head که به همان معنی استفاده میشود که در عبارتهای Folding head و Drop Head و به اتومبیلهای کروکی اطلاق میشود به کار رفته است. در متن به سقف معنی شده است.
[10] Wolseley
[11] Hillman Minx
[12] خودروی مفهومی یا خودروی کانسپت، به خودرویی گفته میشود که هدف خودروساز از ساخت آن، نشان دادن توانمندیهای خود در تولید یک خودرو با طراحی مدرن، آینده نگرانه و استفاده از قابلیتهای فنی فوقالعاده حرفهای و تکنولوژیهای جدید است که اینگونه خودروها را از سایرین متمایز میسازد.
[13] Triumph
تمامی حقوق وب سایت متعلق به گروه پارتستان می باشد.
© 2018 PARTESTAN . ALL RIGHTS RESERVED